حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء

حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء
حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء

حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء | انتشار گلچینی از روایات، مقاتل، اشعار و... در مناسبت‌های مذهبی

طبقه بندی موضوعی
حزب الله سایبر
انعکاس‌اخبار‌فرهنگی‌مذهبی‌شهرستان‌صومعه‌سرا
Blog Skin
شهدای صومعه‌سرا
آشنایی‌با‌شهدای‌شهرستان‌صومعه‌سرا
Blog Skin
مکتب الشهدا در شبکه های اجتماعی

مقتل امام جواد علیه‌السلام

دوشنبه, ۳۰ مرداد ۱۳۹۶، ۰۳:۲۰ ب.ظ

مکشوف باد که چون مامون حضرت جواد علیه‌السلام را بعد از فوت پدر بزرگوارش به بغداد طلبید و دختر خوب را تزویج آن حضرت نمود، آن جناب چندى که در بغداد بود از سوء معاشرت مامون منزجر گردید از مامون رخصت طلبید و متوجه حج بیت اللّه الحرام شد و از آن‌جا به مدینه‌ی جد خود معاودت فرمود و در مدینه توقف فرمود و بود تا مامون وفات کرد و معتصم برادر او غصب خلافت کرد و این در هفدـم رجب سال دویست و هیجده هجرى بوده.

و چون معتصم خلیفه شد از وفور استماع فضایل و کمالات آن معدن سعادت و خیرات نائره حسد در کانون سینه‌اش اشتعال یافت و در صدد دفع آن حضرت برآمد و آن جناب را به بغداد طـلبید آن حضرت چون اراده بغداد نمود حضرت امام على النقى علیه‌السلام را خلیفه و جانشین خود گردانید در حضور اکابر شیعه و ثقات اصحاب خود نص صریح بر امامت آن حضرت نمود و کتب علوم الهى و اسلحه و آثار حضرت رسالت پناهى و سایر پیغمبران را به دو فرزند خود تسلیم فرمود و دل بر شهادت نهاده و فرزند گرامى خود را وداع کرد و با دل خونین مفارقت تربت جد خود اختیار نموده روانه‌ی بغداد گردید و در روز بیست و هشتم محرم سال دویست و بیستم هجرى داخل بغـداد شد و معتصم در اواخر همـن سال آن حضرت را به زهر شهید کرد.

و کیفیت شهادت آن مظلوم به اختلاف نقل شده، اشهر آن است که زوجه‌اش ‍ام‌الفضل دختر مامون به تحریک عمویش معتصم آن حضرت را مسموم کرد؛ چه آنکه ام‌الفضل از آن حضرت منحرف بود به سبب آنکه آن جناب میل به کنیزان و زنان دیگر خود مى‌فرمود و مادر امام على‌النقى علیه‌السلام را بر او ترجیح مى‌داد به این سبب ام‌الفضل همیشه از آن حضرت در تشکى بود و در زمان حیات پدرش ‍ مکرر به نزد او شکایت مى‌کرد و مامون گوش به سخن او نمى‌داد به سبب آنچه با امام رضا علیه‌السلام نموده بود دیگر تعرض و اذیت کردن اهل‌بیت رسالت را مناسب دولت خود ندانست مگر یک شب که ام‌الفضل رفت نزد پدر و شکایت کرد که حضرت جواد علیه‌السلام زنى از اولاد عمر یاسر گرفته و بدگویى براى آن حضرت کرد مامون چون مست شراب بود در غضب شد و شمشیر برداشت و آمد به بالین آن حضرت و چند شمشیر بر بدن آن جناب زد که حاضرین گمان کردند که بدن آن جناب پاره پاره شد چون صبح شد دیدند آن حضرت سالم است و اثر زخمى در بدن ندارد.


📚منبع: منتهی‌الآمال / شیخ عباس قمی


انتشار گلچینی از روایات، مقاتل، اشعار و... در مناسبت‌های مذهبی

برای ورود به کانال حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء بر روی تصویر زیر کلیک کنید


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی