حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء

حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء
حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء

حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء | انتشار گلچینی از روایات، مقاتل، اشعار و... در مناسبت‌های مذهبی

طبقه بندی موضوعی
حزب الله سایبر
انعکاس‌اخبار‌فرهنگی‌مذهبی‌شهرستان‌صومعه‌سرا
Blog Skin
شهدای صومعه‌سرا
آشنایی‌با‌شهدای‌شهرستان‌صومعه‌سرا
Blog Skin
مکتب الشهدا در شبکه های اجتماعی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «علی اکبر لطیفیان» ثبت شده است

مرهم حریف زخم زبان‌ها نمی‌شود
اصلاً جگر که سوخت مداوا نمی‌شود

گریه مکن بهانه به دست کسی مده
با گریه‌هات هیچ مداوا نمی‌شود

خسته مکن گلوی خودت را برای آب
با آب گفتن تو کسی پا نمی‌شود

این‌قدر پیش چشم کنیزان به خود مپیچ
با دست و پا زدن، گره‌ات وا نمی‌شود

گیسو مکش به خاک دلی زیر و رو شود
در این اتاق عاطفه پیدا نمی‌شود

باور نمی‌کنم نگرفته‌ست صورتت
این جای تنگ و... این قد و بالا... نمی‌شود

با ضرب دست و پا زدنت طشت می‌زنند
جز هلهله جواب مهیّا نمی‌شود

با غربتی که هست تو غارت نمی‌شوی
نیزه به جای جای تنت جا نمی‌شود

خوبی پشت بامک، همین‌ست ای غریب
پای کسی به سینه‌ی تو وا نمی‌شود

علی‌اکبر لطیفیان


انتشار گلچینی از روایات، مقاتل، اشعار و... در مناسبت‌های مذهبی

برای ورود به کانال حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء بر روی تصویر زیر کلیک کنید


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۶ ، ۰۹:۴۲
مکتب الشهداء

همان امام غریبی که شانه‌اش خم بود
به روی شانه‌ی پیرش غم دو عالم بود

میان صحن حسینیه‌ی دو چشمانش
همیشه خاطره‌ی ظهر یک محرم بود

دل شکسته‌ی او را شکسته‌تر کردند
شبیه مادر مظلومه‌اش پر از غم بود

اگر تمام ملائک ز گریه می‌مردند
به پای خانه‌ی آتش گرفته‌اش کم بود

حدیث حرمت او را به زیر پا بردند
اگر چه آبروی خاندان آدم بود

شتاب مرکب و بند و تعلل پایش
زمینه‌های زمین خوردنش فراهم بود

مدینه بود و شرر بود و خانه‌ای ساده
چه خوب می‌شد اگر یک کمی حیا هم بود

امان نداشت که عمامه‌ای به سر گیرد
همان امام غریبی که شانه‌اش خم بود

علی اکبر لطیفیان



انتشار گلچینی از روایات، مقاتل، اشعار و... در مناسبت‌های مذهبی

برای ورود به کانال حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء بر روی تصویر زیر کلیک کنید


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۶ ، ۱۰:۲۹
مکتب الشهداء

دارم برای رنگ تنت گریه می‌کنم
پای نفس نفس زدنت گریه می‌کنم

باور کنیم حُرمت تو مستدام بود؟
یا بردن تو بردن با احترام بود؟

باور کنیم شأن تو را رَد نکرده است؟
این بد دهان شهر به تو بد نکرده است؟

گرد و غبار، روی تو ای یار ریختند
روی سر تو از در و دیوار ریختند

هر چند بین کوچه تنت را کشید و بُرد
دست کسی به رویِ زن و بچه‌ات نخورد

باران تیر و نیزه نصیب تنت نشد
دست کسی مزاحم پیراهنت نشد

این سینه‌ات مکان نشست کسی نشد
دیگر سر تو دست به دست کسی نشد

علی اکبر لطیفیان


انتشار گلچینی از روایات، مقاتل، اشعار و... در مناسبت‌های مذهبی

برای ورود به کانال حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء بر روی تصویر زیر کلیک کنید


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۹۶ ، ۱۹:۰۴
مکتب الشهداء