کعبه، ای بیت خداوند جلیل
ای به سنگت، اثر پای خلیل
کعبه ای خانهی امّید همه
کعبه ای مرکز توحید همه
کعبه ای محفل انوار خدا
کعبه ای زادگه شیر خدا
کعبه ای شاهد غمهای حسین
کعبه ای جای قدمهای حسین
کعبه ای قبلهگه اهل نیاز
کعبه ای برده به تو خلق، نماز
من و لطفِ احدِ سرمد تو
احترام حجرالاسود تو
همه با دیدن تو بیتابند
همه از زمزم تو سیرابند
ای خدا داده تو را قدر و جلال
ای به بام تو اذان گفته بلال
تو همه هستِ خلیلاللّهی
هنرِ دست خلیلاللّهی
بیت رحمان و رحیمی، کعبه
صاحب حجر و حطیمی، کعبه
پردهات بافته از رشتهی دل
خود تویی عضو جدا گشتهی دل
کعبه من بر تو پناه آوردم
کاهم و کوه گناه آوردم
گرچه بیچارهام و رو سیهم
نگهم کن نگهم کن نگهم
گرچه یک عمر خلاف آوردم
در مَطاف تو طواف آوردم
کاش تا دور تو میگردیدم
مهدی فاطمه را میدیدم
در طواف تو شدم پابستش
تا که یک بوسه زنم بر دستش
نام او آمده نُقل دهنم
منم و نالهی یابنالحسنم
کعبه کی از تو جدا گشت حسین
محو در ذات خدا گشت حسین
کاش جانم رسد از غصّه به لب
کعبه کی از تو جدا شد زینب
دور تو باغ گل یاسی بود
اکبر و قاسم و عبّاسی بود
کعبه مهمان تو یک مادر بود
کودکی داشت علیاصغر بود
کعبه از سوز درون داد بزن
گریه کن ناله و فریاد بزن
میهمان تو بیابانی شد
حاجی فاطمه قربانی شد
در منای احد دادگرش
سر جدا شد عوض موی سرش
شاخهی یاس جدا شد، کعبه
دست عبّاس جدا شد، کعبه
کعبهی او پسر فاطمه بود
حج عبّاس تو در علقمه بود
زخم بر برگ گل یاس زدند
تیر بر دیدهی عبّاسِ زدند
چهره از اشک بشویم کعبه
از حسین تو بگویم کعبه
یوسف فاطمه را سنگ زدند
گرگها بر تن او چنگ زدند
چون بریدند سر از پیکر او
کرد با گریه نگه مادر او
کعبه مرهون حسین است حسین
زنده از خون حسین است حسین
«میثم» از بیت خدا داد سلام
به حسین و حرمش باد سلام
غلامرضا سازگار