ولادت امام رضا علیهالسلام
ایوان تو یا آینهبندان بهشت است؟
یا آینه در آینه ایوان بهشت است؟
این صبح که میخندد از شرق خراسان
لبخند تو یا شور نمکدان بهشت است؟
صحن تو قیامتکدهی صبح بهاری است؟
یا گوشهای از صحن گلستان بهشت است
خال لب تو نقطهی آغاز جهان و
سامانِ سر زلفِ تو سامانِ بهشت است
صحرای تجلّای تو میقات حضور و
دامان خراسانِ تو دامان بهشت است
آهو به تکاپو و کبوتر به هیاهو
این دشت چراگاه غزالان بهشت است
مهمان تو را نیست دگر میل به برگشت
مهمان تو انگار که مهمان بهشت است
من فوقهم النّور، وفی جنبهم النّور
این نورِ علی نور، چراغان بهشت است
این قبلهی افلاکی و این گنبد زرّین
ماهی است که بر بام شبستان بهشت است
جبریل امین در حَرَمت دست به سینه
این حامل وحی است که دربان بهشت است
در جنّت چشمان تو عالم همه خضرند
تا لعل لبت چشمهی حیوان بهشت است
از برکت تو خوان زمین بی برکت نیست
این سفرهی انعام تو یا خوانِ بهشت است؟
ای کعبهی عشّاق! به شوق حرم تو
لیلاست که مجنون بیابان بهشت است
دعبل ز چه رو پیرهنت را صله برداشت
در پیرهنت چاک گریبان بهشت است
با کوه گنه هیچ هراسی به دلم نیست
تا حبّ تو سنگینی میزان بهشت است
از شبنم شوق است که میریزد نم نم
این گریهی من نیست که باران بهشت است
رخصت بدهی آخر این شعر بگویم
این روضه همان روضهی رضوان بهشت است
عباس شاهزیدی