کربلا آنقَدر کشش دارد که مرا جذب کرده گودالش
کاروانی که رفته، میخواهد بکِشاند مرا به دنبالش
کربلا نه، همان بهشتی که میوزد بوی سیب در حرمش
میکشد سمت خود هر آدم را میوههای رسیده و کالش
هر شب جمعهای که میآید شب پُر رفت و آمدی دارد
زائرش قابل شناساییست از غبار نشسته بر شالش
قبله شش گوشه میشود اینجا، میشود هر طرف نمازی خواند
به مفاتیح احتیاجی نیست بس که آسان شده است اعمالش
"من اتاکم نجی" عجب ذکریست ذکر هر کس که میرسد به حسین
"من عصاکم فقد عصی الله" است ورد هر ماه و هفته و سالش
وحی قرآن نزول تدریجیست صبر کرد و خدا رسید به او
تا که در نفخ صور عاشورا وحی شد آیههای زلزالش
محسن ناصحی