گوهر ناب | شفای مشلول
در شب چهارشنبه شانزدهم شوال 1371 سید عبدالله روضه خوان پسر سید حسین سیستانی الاصل که چهار سال مشلول بود شفا یافت و در روزنامه نوشته شد و نشر یافت.
نویسندهی کتاب کراماتالرضویه مینویسد:
کراراً او را در حال شلی در حرم مطهر دیده بودم و میشناختم و او چون مشلول بود و قدرت حرکت نداشت روزها او را از خانهاش به پشت یک نفر داده تا به وسیلهی آن شخص او را به حرم میآوردند، وقتی به رواق پشت سر مبارک میرسید از آنجا خود را میکشاند تا پشت خود را به دیوار میداد و گاهی بعضی زنها به او وجهی میدادند و او ذکر مصیبت مینمود و بدین زحمت و پریشانی امرار معیشت میکرد.
مدتی گذشت، روزی صدای نقارهخانه به گوشم رسید، چون تفحص کردم گفتند آن سید مشلول را حضرت رضا علیهالسلام شفا داده است. جویای احوال او شدم و آن جناب شرح حالش را مفصل بیان نمود، لکن حقیر مجمل و مختصرش را مینگارم و آن این است که فرمود:
من دوازده سال به درد و مرض مبتلا بودم. از ابتدا تا هشت سال در مریضخانهها و غیر آن مشغول معالجه بودم و بهبودی حاصل نشد، بلکه در مریضخانه شاهرضا مشلول شدم و چون در آنجا از علاج من مأیوس شدند مرا جواب کردند و از مریضخانه بیرون آمدم و مدت چهار سال به حالت مشلولیت به سر بردم تا روز قبل از شفا یافتنم امری برای من پیش آمد که خیلی دلم سوخت و منقلب شدم و بسیار گریه کردم و تضرع نمودم و شب با کمال پریشانی و با دلِ شکسته خوابیدم.
ناگاه دیدم دو نفر سید بزرگوار نزد من حاضرند، یکی از آن دو نفر جوانی بود در حدود بیست و پنج ساله و دیگری بزرگتر بود. پس آقایی که بزرگتر بود به من فرمود: برخیز. من عرض کردم آقا من که شلم و قدرت برخاستن ندارم.
باز فرمود: برخیز. من همان جواب را دادم.
دفعه سوم فرمود: برخیز.
من از هیبت آن بزرگوار بیاختیار برخاستم و ملتفت خود شدم که قدرت بر حرکت دارم و فهمیدم که نظر مرحمت شده و شفا یافتهام.
📚منبع: کرامات الرضویه ج 1 ص 130