مرا کشانده به مشهد هوای دیدن تو
سه شنبه, ۲۴ مرداد ۱۳۹۶، ۱۰:۱۸ ق.ظ
مرا کشانده به مشهد هوای دیدن تو
زِ راه دور رسیدم برای دیدن تو
مرا به دِرهم و دینار وا مکن زِ سرت
از این به بعد گدایم، گدای دیدن تو
همیشه روزی رَعیَت به دست سلطان است
چه چیز پُر کُنَدْ ای دوست جای دیدن تو؟
کبوتر حرم و صحن و گنبدت زیباست
ولی ندارد عزیزم صفای دیدن تو
تَب وصال تو افتاده در دلم چه کنم؟
در این سفر شدهام مبتلای دیدن تو
بِریز خونم و زُلف از رُخَتْ کنار بزن
من آمدم که بِمیرم به پای دیدن تو
طواف کعبهی ما بوسه از ضریح شماست
گرفته دست دلم را دعای دیدن تو
از این حرم شهدا بَرگهها گرفتند و
شدند عازم کربوبلای دیدن تو
به گریهها و نماز تو در شلمچه قسم
تمام جبههی ما شد مِنای دیدن تو
قسم به جانِ جوادت مرا خدایی کن
به دستِ خویش مرا باز کربلایی کن
قاسم نعمتی