هر شب جمعه خون دل خوردی
دوشنبه, ۶ شهریور ۱۳۹۶، ۰۸:۵۱ ق.ظ
مانده داغی عظیم بر جگرت
عکس رأسی به نیزه، در نظرت
سر بازار شام و بزم شراب
چه بلاهایی آمده به سرت!؟
هر شب جمعه خون دل خوردی
پای ذکر مصیبت پدرت
پای روضه به جای قطرهی اشک
خون و خونابه ریخت از بصرت
میتوان دید عکس زینب را
بین قاب کبود چشم ترت
سوختی سرو باغ فاطمیون
زهر آتش زده به برگ و برت
گُر گرفته فضای حجرهیتان
تحت تاثیر آه شعلهورت
مهر و تسبیح کربلایت را
دادهای ارثیه به گل پسرت
وحید قاسمی