از همان راه که در پیش گرفتی برگرد
پنجشنبه, ۳۰ شهریور ۱۳۹۶، ۱۰:۴۳ ق.ظ
مثل من کاش کسی اینهمه حیران نشود
تک و تنها وسط کوفه پریشان نشود
سنگها بوسه به پیشانی من میدادند
کاش این بوسه دگر قسمت دندان نشود
با لب تشنه لب بام دعا میکردم
که عزیزم لب تو پاره و عطشان نشود
شرطههاشان چقدر بیادب و گستاخند
کاش حوریهی تو راهی زندان نشود
از همان راه که در پیش گرفتی برگرد
تا عقیله وسط هلهله گریان نشود
تا شنیدم همه دنبال غنیمت هستند
نذر کردم بدن پاک تو عریان نشود
بچهها با نوک پا روی تنم کوبیدند
تنت ایکاش که بازیچهی طفلان نشود
صحبت از اصغر و از حرمله انداختهاند
بدنم را وسط مزبله انداختهاند
رضا قربانی