شبهای جمعه نالهی محزون مادری
کارم همیشه جرم و خطا بوده از قدیم
کارت همیشه لطف و عطا بوده از قدیم
مغلوب نفس گشتهام و خوردهام زمین
تنها سلاحم اشک و دعا بوده از قدیم
میترسم از عذاب و امیدم به فضل توست
راهِ نجات، خوف و رجا بوده از قدیم
دستم بگیر، بمانم کنار تو
بیچاره آن کسی که رها بوده از قدیم
شغل گداییاش به دوعالم نمیدهد
هرکس گدای آلعبا بوده از قدیم
میترسم از فشارِ شبِ دفن خود ولی
دلگرمیام امام رضا بوده از قدیم
نزد کریم هر که فقیر است بُرده است
آقا رئوف با فقرا بوده از قدیم
من عاشق تمام ائمه شدم ولی
در سینه جای دوست سوا بوده از قدیم
با یا حسین توبهی آدم قبول شد
ذکرش همیشه عقدهگشا بوده از قدیم
حبالحسین صوم و صلاة تمام ماست
حبالحسین نیت ما بوده از قدیم
در روضه و میان مناجات حاجتم
برگ برات کربوبلا بوده از قدیم
شبهای جمعه نالهی محزون مادری
بر زخمهای رأس جدا بوده از قدیم
اموال غارتی همه میراث عترت است
عمامهی نبی و عبا بوده از قدیم
عالم شکست چون که نوشتند داغ او
سنگین برای ارض و سما بوده از قدیم
محمدجواد شیرازی