تقویم شیعه | 7 ذىالحجه
1. شهادت امام باقر علیهالسلام
در چنین روزى مصادف با دوشنبه، در سال 114 ه امام باقر علیهالسلام توسط هشام بن عبدالملک مسموم و شهید شد(1). در شب شهادت به امام صادق علیهالسلام فرمودند: من امشب جهان را بدرود خواهم گفت. هماکنون پدرم على بن الحسین را دیدم که شربتى گوارا نزد من آورد و نوشیدم و مرا به سراى جاوید و دیدار حق بشارت داد. در روایت دیگرى فرمودند: اى فرزند گرامى، مگر نشنیدى که حضرت على بن الحسین از پس دیوار مرا ندا کرد: اى محمد بیا، زود باش که ما انتظار تو را مىکشیم.
آن حضرت چندین روز و به قولى سه روز در حالت درد از اثر سم به سر مىبردند تا به شهادت رسیدند. فرداى آن روز بدن مطهر و پاک آن دریاى بیکران دانش خدایى را در خاک بقیع کنار مزار امام مجتبى و امام سجاد علیهمالسلام به خاک سپردند(2)
آن حضرت هشتصد درهم براى تعزیه و ماتم خود وصیت فرمود. حضرت صادق علیهالسلام فرمودند: پدرم فرمود: اى جعفر، از مال من مقدارى وقف کن براى ندبه کنندگان که ده سال در منى در موسم حج بر من گریه کنند، و مراسم ماتم را تجدید نمایند(3)
آقا و مولایمان حضرت باقر علیهالسلام در کربلا شرف حضور داشت. شب یازدهم، بازار کوفه کنار سرهاى مطهر، اسارت شام و مجلس یزید را دیده است و هر زمان که متذکر شهادت حسین بن على علیهالسلام و اسارت عمههایش مىشد، اشک از چشم مبارکش مانند در جارى مىگشت.
2. بردن امام کاظم علیهالسلام به زندان بصره
در این روز امام کاظم علیهالسلام را در حالى که در غل و زنجیر بسته بودند، به بصره بردند و مدت یکسال نزد عیسى بن جعفر بن ابى جعفر منصور محبوس کردند و سپس حضرت را به بغداد بردند(4)
عیسى آن حضرت را در یکى از حجرات خانه خود که نزدیک به دیوانخانه بود محبوس کرد و مشغول فرح و سرور گردید. از یکى از کاتبان او که نصرانى بود نقل شده که مىگفت: این عبد صالح و بندهی شایستهی خدا یعنى موسى بن جعفر علیهالسلام در ایامى که در این خانه محبوس بود چیزهایى از لهو و لعب شنید که گمان ندارم هرگز بر خاطر شریف آن حضرت خطور کرده باشد.
آقا و مولایمان حضرت کاظم علیهالسلام مدت یکسال در بصره محبوس بودند، و بعد از یکسال آن حضرت را به بغداد بردند و نزد فضل بن ربیع حبس کردند.
📚منابع:
1. توضیح المقاصد: ص 29. فیض العلام: ص 110
2. کافى: ج 2 ص 495. بصائر الدرجات: ص 141. فیض العلام: ص 110. انوارالبهیه: ص 69
3. کافى: ج 2 ص 495. بصائرالدرجات: ص 141. فیضالعلام: ص 110. انوارالبهیه: ص 69
4. فیضالعلام: ص 111