اولین نماز جمعهی امیرالمؤمنین علیهالسلام
این روز مقارن است با اولین جمعهاى که امیرالمؤمنین علی علیهالسلام بعد از بیعت مردم با آن حضرت نماز جمعه خواندند.
📚منبع:
منتخب التواریخ: ص 159
اولین نماز جمعهی امیرالمؤمنین علیهالسلام
این روز مقارن است با اولین جمعهاى که امیرالمؤمنین علی علیهالسلام بعد از بیعت مردم با آن حضرت نماز جمعه خواندند.
📚منبع:
منتخب التواریخ: ص 159
1. روز مباهله
در سال دهم هجرى پیامبر صلىاللهعلیهوآلهوسلم نامهاى به نصارى نجران فرستادند، به این مضمون که خداوند یکتا را عبادت کنند و مسلمان شوند، یا به مسلمین جزیه بدهند و به مذهب خود باشند و گرنه آمادهی جنگ باشند.
در حضور جمع مسیحیان و فرستادگان پیامبر صلىاللهعلیهوآلهوسلم فصلهاى جامعه قرائت شد و با اذعان به آنچه در جامعه آمده بود تصمیم گرفتند هفتاد نفر از جمله سید و عاقب و ابوحارثه را براى تحقیق به مدینه بفرستند.
آنان به مدینه آمدند و خدمت پیامبر صلىاللهعلیهوآلهوسلم شرفیاب شدند. هر چه آن حضرت دلیل و برهان آورد آنان قبول نکردند و امر به مباهله واگذار شد. جبرئیل علیهالسلام نازل شد و این آیه را آورد: فمن حاجک فیه من بعد ما جاک من العلم فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم و انفسنا و انفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنه الله على الکاذبین(1): اگر کسى با تو مجادله کند بعد از علمى که نزد تو آمده، بگو بیایید تا فراخوانیم پسران خود و زنهاى خود و کسى که به منزله جان ماست آنگاه نفرین کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.
روز دیگر هنگام بالا آمدن آفتاب، پیامبر صلىاللهعلیهوآلهوسلم دست على بن ابى طالب علیهالسلام را گرفت و از حجره بیرون آمد. امام حسن و امام حسین علیهمالسلام را پیش رو روانه فرمود و حضرت صدیقه کبرى فاطمه زهرا سلاماللهعلیها از پشت سر آمدند، تا بین دو درختى که قبلاً تعیین شده بود رسیدند.
اسقف با همراهان آمد و گفت: با چه کسانى با ما مباهله مىکنید؟ پیامبر صلىاللهعلیهوآلهوسلم فرمود: با بهترین اهل زمین و نیکوترین جهانیان نزد خداوند متعال زیرا که از طرف خداوند متعال امر شدهام که آنها را بیاورم، و اشاره به آلعبا علیهمالسلام فرمودند.
ابوحارث که میل به اسلام داشت فرصت را مغتنم شمرده، پا پیش گذاشت و دست سید و عاقب را گرفته و آنها را نصیحت کرد و از عواقب این مباهله مطلع کرد و گفت: صفات او و اهلبیت او را در کتابها خواندهاید. این محمد همان پیامبر است، مگر نمىبینید ابرهاى سیاه را، و دگرگونى آفتاب را، و شاخههاى درختان را که خم شده، و صداى مرغان و دود سیاه اطراف و آثار زلزله را که در کوهها نمودار شده است. آن بزرگواران منتظرند که دست به دعا بردارند. به خدا قسم اگر سخنى گویند از ما نشانى نمىماند. برویم و با او صلح کنیم.
او را فرستادند و ابوحارث مسلمان شد و عرض کرد: مردم نجران پشیمان شدهاند. حضرت فرمود: اسلام بیاورند. گفت: قبول نمىکنند. فرمود: آمادهی جنگ باشند. گفت: قدرت این کار را ندارند، ولى حاضرند جزیه را قبول کنند.
پیامبر صلىاللهعلیهوآلهوسلم به امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودند: شرایط ذمه و مقدار آن را به آنها بگویید. بعد از معین نمودن جزیه و شرایط آن، امیرالمؤمنین علیهالسلام آنها را نزد پیامبر صلىاللهعلیهوآلهوسلم آوردند، و پیامبر صلىاللهعلیهوآلهوسلم فرمودند: اگر با من و این جماعت اهلبیت من مباهله مىنمودید، به صورت میمون و خوک مىشدید و این وادى بر شما آتش مىشد و یک سال نمىگذشت که تمامى نصارى نابود مىشدند(2).
2. روز خاتم بخشى
در این روز امیرالمؤمنین علیهالسلام در مسجد پیامبر صلىاللهعلیهوآلهوسلم انگشتر خود را در حالت رکوع به سائل بخشید، و آیهی مبارکهی انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاه و یؤ تون الزکاه و هم راکعون(3) در شأن آن حضرت نازل شد(4).
3. نزول سورهی هل اتى
در این روز سورهی هل اتى در شأن امیرالمؤمنین و فاطمه زهرا و امام حسن و امام حسین علیهمالسلام نازل شده است(5). این مهم بعد از سه روز روزهی آنان و اعطاى افطارشان به مسکین و یتیم و اسیر بود که طعام بهشتى نازل شده. بنابر نقلى روز 25 ذىالحجه این سورهی مبارکه نازل شد(6).
📚منابع:
1. سوره آل عمران: آیه 61
2. تفسیر برهان: ج 1 ص 287 288. قلائدالنحور: ج ذىالحجه: ص 427، 438، 441
3. سوره مائده: آیه 55
4. قلائدالنحور: ج ذى الحجه، ص 426. اکابر اهل سنت اتفاق دارند که آیه انما ولیکم الله ... در شأن امیرالمؤمنین علیهالسلام نازل شده است. مانند فخر رازى، محمد صدر عالم، ابن مردویه، خطیب بغدادى، ابن عساکر، محمد بن اسماعیل الامیر، ابن مغازلى، ابواللیث سمر قندى، ثعلبى سبط ابن جوزى، شهاب الدین احمد، ابن صباغ، ابونعیم، ملا على قوشجى، سمعانى، واقدى، بیهقى، نسائى، خوارزمى، طبرى، کلبى، حموینى و...
5. زادالمعاد: ص 301
6. توضیح المقاصد: ص 32. مسارالشیعه: ص 23. مصباح المتهجد: ص 712. العددالقویه: ص 315
ولادت امام هادى علیهالسلام
امام هادى علیهالسلام بنابر مشهور در چنین روزى از سال 212 یا 214 ه، در قریه صریا نزدیکى مدینه به دنیا آمد(1). ولادت آن بزرگوار در 27 جمادى الاخر و 2 و 3 و 5 و 13 رجب هم نقل شده است (2)
نام مبارک آن حضرت، على، نام پدرشان جوادالائمه علیهالسلام، و نام مادر آن حضرت سمانه مغربیه معروف به سیده به کنیه امالفضل است(3).
کنیهی شریفش ابوالحسن ثالث است. القاب حضرت: نجیب، مرتضى، هادى، نقى، عالم، فقیه، امین، مؤتمن، الطیب، عسکرى، فقیه عسکرى و ابن الرضا میباشد(4)
📚منابع:
1. توضیح المقاصد: ص 30. کافى: ج 2 ص 551، ارشاد: ج 2 ص 298. اعلام الورى: ج 2 ص 109. فیض العلام: ص 121. بحارالانوار: ج 50 ص 116 117. مناقب ابن شهر آشوب: ج 4 ص 382
2. بحارالانوار: ج 99 ص 79. منتخب التواریخ: ص 789
3. ریاحین الشریعه: ج 3 ص 23. مناقب ابن شهر آشوب: ج 4 ص 433
4. مناقب ابن شهر آشوب: ج 4 ص 432
بخشیدن فدک به حضرت زهرا سلاماللهعلیها(1)
در این روز یا شب آن در سال هفتم هجرت، فدک به حضرت زهرا سلاماللهعلیها بخشیده شد، و حضرت رسول صلىاللهعلیهوآلهوسلم بر این بخشش شاهد گرفتند. قول دیگر در این باره 15 رجب است(2).
📚منابع:
1. بحارالانوار: ج 95 ص 189. مستدرک سفینه البحار: ج 2 ص 216
2. مصباح کفعمى: ج 2 ص 598
شق القمر
در شب 14 ذىالحجه واقعه شق القمر به اعجاز پیامبر صلىاللهعلیهوآلهوسلم در مکه رخ داد(1). بعضى این واقعه را در شب 18 این ماه گفتهاند.
قریش از آن حضرت معجزه طلب کردند، و حضرت با انگشت اشاره به ماه کرد، و به قدرت الهى دو نیم شد و باز به هم پیوست و آیه نازل شد: اقتربت الساعه و انشق القمر(2) ابو بجهل گفت: این سحر است! بفرستید از شهرهاى دیگر هم بپرسند که آیا آنها هم دیدند که ماه دو نیم شد. چون از اهل شهرهاى دیگر پرسیدند. آنها نیز خبر دادند که نیمى از ماه پشت خانه کعبه و نیمى بر کوه ابو قبیس افتاد(3).
📚منابع:
1. ریاحین الشریعه: ج 2 ص 257. فیض العلام: ص 120. بحارالانوار: ج 17 ص 350 353
2. سوره قمر: آیه 1
3. حق الیقین ص 28. بحارالانوار: ج 17 ص 350 353
1. روز نوشتن دعاى صباح
در این روز امیرالمؤمنین علیهالسلام به تعلیم پیامبر صلىاللهعلیهوآلهوسلم دعاى شریف صباح را به دست مبارک خود نوشتند(1).
2. افشاء سِرّ ولایت توسط عایشه
در این روز در سال دهم هجرت در حجهالوداع پیامبر صلىاللهعلیهوآلهوسلم به حفصه سرّى را بیان فرمود و به او تذکر داد که اگر این سرّ را به کساى بازگو کنى، لعنت خدا و ملائکه و تمامى مردم بر تو باد.
حفصه بلافاصله آن سر را به عایشه گفت(2). عایشه هم آن را به ابوبکر بازگو کرد و ابوبکر هم عمر را در جریان قرار داد. کار به جایى رسید که آن چهار زن و مرد تصمیم گرفتند پیامبر صلىاللهعلیهوآلهوسلم را مسموم کنند.
جبرئیل پیامبر صلىاللهعلیهوآلهوسلم را باخبر کرد و آن حضرت آنها را از توطئه و افشاء سر خبر داد. سپس حفصه را طلاق دادند، ولى بعداً به اصرار بعضى رجوع فرمودند و آیات سوره تحریم نازل شد(3).
این دو زن چه کرده بودند که خداوند در سوره تحریم آنها را به زن نوح و لوط علیهمالسلام تشبیه نموده است؟!(4) در آخر آیهی 4 این سوره آمده است: اگر شما دو زن یاور هم شوید براى قتل آن حضرت، خداوند و جبرئیل و صالح المؤمنین یعنى امیرالمؤمنین علیهالسلام و ملائکه یاور پیامبر صلىاللهعلیهوآلهوسلم هستند(5) تظاهراً در آیهی شریفه خطاب به عایشه و حفصه است، و معنایش این است که آنان تعاون بر اذیت پیامبر صلىاللهعلیهوآلهوسلم نموده سرّ آن حضرت را فاش کردند و زنان آن حضرت را اذیت نمودند(6). عمر مىگوید: مراد از این دو زن که در اذیت پیامبر صلىاللهعلیهوآلهوسلم هم پیمان بودند عایشه و حفصه است(7).
📚منابع:
1. بحارالانوار: ج 91 ص 247
2. وقایع الشهور: ص 229. تفسیر قرطبى: ج 5 ص 172
3. و اذا اءسر النبى الى بعض ازواجه حدیثا فلما نباءت به و اءظهره الله علیه عرف بعضه و اءعرض عن بعض فلما نباها به قالت من اءنباک هذا قال نبانى العلیم الخبیر. ان تتوبا الى الله فقد صغت قلوبکما و ان تظاهرا علیه فان الله هو مولاه و جبریل و صالح المؤ منین و الملائکه بعد ذلک ظهیر (سوره تحریم: آیات 3 و 4)
4. ضرب الله مثلا للذین کفروا امره نوح و امراه لوط کانتا تحت عبدین من عبادنا صالحین فخانتهما فلم یغنیا عنهما من الله شیئا و قیل ادخلا النار مع الداخلین (سوره تحریم : آیه 10). ریاحین الشریعه: ج 2 ص 382 383. به نقل از تفسیر خازن بغدادى، فخر رازى، زمخشرى. بحارالانوار: ج 22 ص 233
5. تفسیر برهان: ج 4 ص 352 353. بحارالانوار: ج 22 ص 228 231
6. ریاحین الشریعه: ج 2 ص 382 383. به نقل از تفسیر خازن بغدادى، فخر رازى، زمخشرى .
7. بحارالانوار: ج 22 ص 232. صحیح بخارى: ج 6 ص 195 197
1. عید قربان
روز عید اضحى است، و در این روز حجاج بیتاللهالحرام براى رمى جمرات و قربانى کردن در منا به سر مىبرند(1).
2. شهادت عبدالله محض و جمعى از آلحسن علیهمالسلام
در این روز در سال 145 ه جناب عبدالله محض بن حسن مثنى بن امام حسن مجتبى علیهالسلام در سن 57 سالگى همراه با جمعى از برادران و پسر عموهاى خود در زندان منصور دوانیقى لعنهاللهعلیه به شهادت رسیدند. زندان آنان به گونهاى بود که روز و شب در آن مشخص نبود.
برادران عبدالله محض حسن و ابراهیم بودند، مادر این دو بزرگوار فاطمه بنت الحسین علیهالسلام بود. فرزندان عموى عبدالله محض، یعقوب، اسحاق ابوالحسن على العابد، عباس و عبدالله بودند.
بعضى از این بزرگواران مثل ابراهیم بن حسن زنده دفن شدند. بعضى دیگر هنگامى که داخل خانه بودند سقف را روى آنها خراب کرد و شهید شدند. مرقد آل حسن علیهالسلام در هاشمیه نزدیک بغداد است، که مشهور به قبور سبعه است(2).
منصور به خاطر عدوات خاصى که با اهل بیت علیهمالسلام داشت، مدتى قبل از شهادت آن بزرگواران، در سال 144 ه دستور داد آل حسن علیهمالسلام را با غل و زنجیر بر گردن و پا، بر مرکبهاى چموش و بدن روانداز سوار کرده و به ربذه ببرند. آنان را با این حال در مقابل آفتاب با بدن برهنه در مقابل منصور نگه داشتند. عبدالله محض خطاب به منصور فرمود: آیا ما در روز بدر با اسراى شما چنین کردیم؟ این کلام بر منصور گران آمد و برخاست و رفت .
هنگامى که آن بزرگوار را با این حال از مدینه بیرون مىبردند امام صادق علیهالسلام از پس پردهاى به آنان نگاه کرد و آنقدر گریست که اشک بر محاسن شریفش جارى شد و فرمود: بخدا قسم بعد از این جماعت حرمتى براى خداوند حفظ نکردهاند(3).
3. نماز عید امام رضا علیهالسلام در خراسان
در این روز حضرت ثامنالحجج علیهالسلام به خواهش مأمون، در خراسان براى نماز عید تشریففرما شدند. مأمون با دیدن ازدحام مردم براى شرکت در نماز به امامت حضرت، دستور داد از نیمهی راه بازگردند، چرا که ترسید مردم بر او شورش کنند(4). در مراجعت از این نماز بود که حضرت رضا علیهالسلام از خداوند تقاضاى مرگ فرمود.
📚منابع:
1. توضیح المقاصد: ص 30. مسار الشیعه : ص 18
2. مراقدالمعارف: ج 2 ص 15. کتاب المعقبین من ولد الامام امیرالمؤمنین علیهالسلام: ص 124 123
3. مراقدالمعارف: ج 2 ص 19. مقاتل الطالبیین: ص 144، 196، 205
4. قلائدالنحور: ج ذى الحجه، ص 383
1. روز عرفه
در روز عرفه زیارت امام حسین علیهالسلام مستحب است(1)، چه اینکه خداوند ابتدا به زوّار امام حسین علیهالسلام نظر مىکند زیرا همه حلالزادهاند، و بعد به زوّار با معرفت خویش در عرفات نظر مىکند(2)
2. شهادت حضرت مسلم و هانى
در این روز در سال 60 ه محمد بن کثیر و پسرش در کوفه به جرم مهماندارى و طرفدارى از مسلم بن عقیل علیهالسلام به شهادت رسیدند. در شب عرفه جناب مسلم بن عقیل علیهالسلام به منزل طوعه رفتند(3). در روز عرفه سال 60 ه که چهارشنبه بود جناب مسلم بن عقیل و هانى بن عروه را در کوفه شهید کردند(4)
3. روز سد ابواب
در این روز به امر پیامبر صلىاللهعلیهوآلهوسلم همه درهاى منازل اصحاب به طرف مسجد پیامبر صلىاللهعلیهوآلهوسلم بسته شد، جز در خانهی امیرالمؤمنین علیهالسلام که به دستور خاص الهى آن را نبستند(5).
عده اى از اصحاب عرض کردند: یا رسولالله، چرا همهی دربها را جز در خانهی على علیهالسلام بستید؟ حضرت فرمودند: من تابع وحى پروردگار هستم، و در روایتى دیگر است که پیامبر صلىاللهعلیهوآلهوسلم خطبهاى ایراد فرمود و در ضمن آن فرمود: اى مردم، خداوند متعال به موسى و هارون امر فرمود خانههایى بنا کنند، و امر فرمود که جنب در آن خانهها بیتوته نکنند و زنها داخل آنها نشوند مگر هارون و ذریه هارون. على بن ابىطالب علیهالسلام براى من به منزلهی هارون است براى موسى. پس براى احدى از زنها و جنب حلال نیست که به مسجد من داخل شود.
پیامبر صلىاللهعلیهوآلهوسلم ایستادند و فرمودند: عدهاى رضایت قلبى ندارند که على بن ابىطالب علیهالسلام در همه وقت و هر حالتى ساکن مسجد باشد در حالى که آنها بیرون شدهاند. بخدا قسم که من آنها را بیرون نکردهام و على علیهالسلام را من ساکن مسجد قرار ندادهام، بلکه خداوند آنها را بیرون نمود و على علیهالسلام را ساکن مسجد قرار داده است، و منزلت او نزد من مانند منزلت هارون نزد موسى علیهالسلام است. سپس در فضایل على علیهالسلام کلماتى بیان فرمودند، تا آنجا که فرمودند: هر کس از این موضوع ناراحت است برود آنجا، و اشاره به طرف شام کردند(6).
📚منابع:
1. مسارالشیعه: ص 18. توضیح المقاصد: ص 30، مصباح کفعمى: ج 2 ص 600
2. زادالمعاد: ص 262. بحارالانوار: ج 97 ص 384
3. فیض العلام: ص 113
4. ارشاد: ج 2 ص 66. اعلام الورى: ج 1 ص 445. مصباح کفعمى: ج 2 ص 600. بحارالانوار: ج 44 ص 363. مسارالشیعه: ص 18. فیض العلام: ص 115
5. توضیح المقاصد: ص 30. بحارالانوار: ج 97 ص 384، ج 95 ص 189. مصباح کفعمى: ج 2 ص 600. وقایع الشهور: ص 226
6. علل الشرایع: ج 1 ص 262. تذکره الخواص ابن جوزى: ص 46
1. شهادت امام باقر علیهالسلام
در چنین روزى مصادف با دوشنبه، در سال 114 ه امام باقر علیهالسلام توسط هشام بن عبدالملک مسموم و شهید شد(1). در شب شهادت به امام صادق علیهالسلام فرمودند: من امشب جهان را بدرود خواهم گفت. هماکنون پدرم على بن الحسین را دیدم که شربتى گوارا نزد من آورد و نوشیدم و مرا به سراى جاوید و دیدار حق بشارت داد. در روایت دیگرى فرمودند: اى فرزند گرامى، مگر نشنیدى که حضرت على بن الحسین از پس دیوار مرا ندا کرد: اى محمد بیا، زود باش که ما انتظار تو را مىکشیم.
آن حضرت چندین روز و به قولى سه روز در حالت درد از اثر سم به سر مىبردند تا به شهادت رسیدند. فرداى آن روز بدن مطهر و پاک آن دریاى بیکران دانش خدایى را در خاک بقیع کنار مزار امام مجتبى و امام سجاد علیهمالسلام به خاک سپردند(2)
آن حضرت هشتصد درهم براى تعزیه و ماتم خود وصیت فرمود. حضرت صادق علیهالسلام فرمودند: پدرم فرمود: اى جعفر، از مال من مقدارى وقف کن براى ندبه کنندگان که ده سال در منى در موسم حج بر من گریه کنند، و مراسم ماتم را تجدید نمایند(3)
آقا و مولایمان حضرت باقر علیهالسلام در کربلا شرف حضور داشت. شب یازدهم، بازار کوفه کنار سرهاى مطهر، اسارت شام و مجلس یزید را دیده است و هر زمان که متذکر شهادت حسین بن على علیهالسلام و اسارت عمههایش مىشد، اشک از چشم مبارکش مانند در جارى مىگشت.
2. بردن امام کاظم علیهالسلام به زندان بصره
در این روز امام کاظم علیهالسلام را در حالى که در غل و زنجیر بسته بودند، به بصره بردند و مدت یکسال نزد عیسى بن جعفر بن ابى جعفر منصور محبوس کردند و سپس حضرت را به بغداد بردند(4)
عیسى آن حضرت را در یکى از حجرات خانه خود که نزدیک به دیوانخانه بود محبوس کرد و مشغول فرح و سرور گردید. از یکى از کاتبان او که نصرانى بود نقل شده که مىگفت: این عبد صالح و بندهی شایستهی خدا یعنى موسى بن جعفر علیهالسلام در ایامى که در این خانه محبوس بود چیزهایى از لهو و لعب شنید که گمان ندارم هرگز بر خاطر شریف آن حضرت خطور کرده باشد.
آقا و مولایمان حضرت کاظم علیهالسلام مدت یکسال در بصره محبوس بودند، و بعد از یکسال آن حضرت را به بغداد بردند و نزد فضل بن ربیع حبس کردند.
📚منابع:
1. توضیح المقاصد: ص 29. فیض العلام: ص 110
2. کافى: ج 2 ص 495. بصائر الدرجات: ص 141. فیض العلام: ص 110. انوارالبهیه: ص 69
3. کافى: ج 2 ص 495. بصائرالدرجات: ص 141. فیضالعلام: ص 110. انوارالبهیه: ص 69
4. فیضالعلام: ص 111
مرگ منصور دوانیقى
در این روز در سال 158 ه، منصور دوانیقى بخیلِ بىرحم، در سفر حج به هلاکت رسید و در حجون دفن شد. منصور در بنىعباس شباهت تامى به هشام بن عبدالملک در بنىامیه داشت، و از او تقلید مىکرد. او مردى خونریز بود، و بر خلاف برادرش سفاح عداوت و ظلم تمام نسبت به آلابوطالب داشت. از آن بزرگواران افراد زیادى را کشت و بزرگترین جنایت منصور به شهادت رساندن امام صادق علیهالسلام بود. عبدالله محض و حسن مثلث و بسیار از بنىالحسن را نیز او شهید کرد.
📚منبع:
تتمهالمنتهى: ص 160. فیض العلام: ص 109. مستدرک سفینه البحار: ج 5 ص 220