حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء

حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء
حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء

حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء | انتشار گلچینی از روایات، مقاتل، اشعار و... در مناسبت‌های مذهبی

طبقه بندی موضوعی
حزب الله سایبر
انعکاس‌اخبار‌فرهنگی‌مذهبی‌شهرستان‌صومعه‌سرا
Blog Skin
شهدای صومعه‌سرا
آشنایی‌با‌شهدای‌شهرستان‌صومعه‌سرا
Blog Skin
مکتب الشهدا در شبکه های اجتماعی

۲۴۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «shia» ثبت شده است

هیچکس مثل من اینگونه گرفتار نشد
با شکوه آمده و بی‌کس و بی‌یار نشد

حال و روز منِ آواره تماشا دارد
تکیه‌گاهم بجز این گوشه‌ی دیوار نشد

روزه دارم من و لب تشنه و سر گردانم
بین این شهر کسی بانیِ افطار نشد

دست بر دست زنم دل نِگرام چه کنم
مثل من هیچ سَفیری خجل از یار نشد

خواستم تا برسانم به تو پیغام، میا
پسر فاطمه، شرمنده‌ام، انگار نشد

گر زنی سینه سپر کرده برایم صد شکر
سینه‌اش سوخته از داغیِ مسمار نشد

اهل این شهر همه سنگ زن و سر شکنند
میهمانی سرِ سالم، سوی دَربار نشد

وای اگر که هدفی روی بلندی باشد
دیده‌ای نیست که با لخته‌ی خون تار نشد

به سر نیزه پریشان شده مویم، اما
خواهرم در پی‌ام آواره‌ی بازار نشد

پیکر بی سرم از پا به سَرِ دار زدند
این بلا بر سر من آمد و تکرار نشد

قاسم نعمتی


انتشار گلچینی از روایات، مقاتل، اشعار و... در مناسبت‌های مذهبی

برای ورود به کانال حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء بر روی تصویر زیر کلیک کنید


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ شهریور ۹۶ ، ۱۲:۱۱
مکتب الشهداء

سیدی کن نظر این بی سرو سامانی من
گریه‌دار است ز بس شام پریشانی من

آخر از عشق تو کارم به سَرِ دار کشید
به تماشا بنشین لیله‌ی قربانی من

کوچه گردی کنم و ناله زنم کوفه میا
چه کنم؟ دیر شده وقت پشیمانی من

بسته شد راهم و پیغام سپردم به نسیم
تا رساند به تو این ناله‌ی طوفانی من

تا سر پای خود هستی به مدینه برگرد
بشنو این توصیه از غربت پنهانی من

پیکرم را سر بازار به خیرات برند
در همه شهر ببین سفره‌ی مهمانی من

با وجودی که شدم پیش نماز مسجد
نشد اثبات در این شهر مسلمانی من

دوره کردن مرا سنگ زدند هو کردند
تازه آغاز شده غربت پنهانی من

تا که کوبید عصایش به لب و دندانم
کرد تغییر دگر لهجه‌ی قرآنی من

گو به عباس اگر بسته نمی‌شد دستم
می‌نوشتم نگران سر زینب هستم

قاسم نعمتی


انتشار گلچینی از روایات، مقاتل، اشعار و... در مناسبت‌های مذهبی

برای ورود به کانال حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء بر روی تصویر زیر کلیک کنید


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ شهریور ۹۶ ، ۱۲:۰۲
مکتب الشهداء

هر بلایی سرم آمد به فدای سر تو
به فَدایِ پرِ قنداقِ علی‌اصغرِ تو

می‌زنم دست به روی دست چه کاری کردم
با چه رویی بشوم روبرو با مادر تو

حاضرم بر سر بازار به خیرات روم
ننشیند پَرِ خاکی به سرِ خواهرِ تو

بر سر من، همه تفریح‌کنان سنگ زدند
وای بر صورت چون برگِ گُلِ دختر تو

از همین جا همه تقسیم غنائم کردند
در کمینند به تاراج برند لشگر تو

ترسم این است که گرفتار شوی در گودال
می‌شود با نوک نیزه زیر و رو پیکر تو

هر تکانی که سرت بر سر نیزه بخورد
باز تر می‌شود این پاره‌گیِ حنجر تو

در دل کوفه بود بغض علی پس بردار
یک عبایی که بود کاشانه‌ی اکبر تو

قاسم نعمتی


انتشار گلچینی از روایات، مقاتل، اشعار و... در مناسبت‌های مذهبی

برای ورود به کانال حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء بر روی تصویر زیر کلیک کنید


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ شهریور ۹۶ ، ۱۱:۵۶
مکتب الشهداء

1. شهادت امام باقر علیه‌السلام

در چنین روزى مصادف با دوشنبه، در سال 114 ه‍ امام باقر علیه‌السلام توسط هشام بن عبدالملک مسموم و شهید شد(1). در شب شهادت به امام صادق علیه‌السلام فرمودند: من امشب جهان را بدرود خواهم گفت. هم‌اکنون پدرم على بن الحسین را دیدم که شربتى گوارا نزد من آورد و نوشیدم و مرا به سراى جاوید و دیدار حق بشارت داد. در روایت دیگرى فرمودند: اى فرزند گرامى، مگر نشنیدى که حضرت على بن الحسین از پس دیوار مرا ندا کرد: اى محمد بیا، زود باش که ما انتظار تو را مى‌کشیم.
آن حضرت چندین روز و به قولى سه روز در حالت درد از اثر سم به سر مى‌بردند تا به شهادت رسیدند. فرداى آن روز بدن مطهر و پاک آن دریاى بیکران دانش خدایى را در خاک بقیع کنار مزار امام مجتبى و امام سجاد علیهم‌السلام به خاک سپردند(2)
آن حضرت هشتصد درهم براى تعزیه و ماتم خود وصیت فرمود. حضرت صادق علیه‌السلام فرمودند: پدرم فرمود: اى جعفر، از مال من مقدارى وقف کن براى ندبه کنندگان که ده سال در منى در موسم حج بر من گریه کنند، و مراسم ماتم را تجدید نمایند(3)
آقا و مولایمان حضرت باقر علیه‌السلام در کربلا شرف حضور داشت. شب یازدهم، بازار کوفه کنار سرهاى مطهر، اسارت شام و مجلس یزید را دیده است و هر زمان که متذکر شهادت حسین بن على علیه‌السلام و اسارت عمه‌هایش مى‌شد، اشک از چشم مبارکش مانند در جارى مى‌گشت.

2. بردن امام کاظم علیه‌السلام به زندان بصره

در این روز امام کاظم علیه‌السلام را در حالى که در غل و زنجیر بسته بودند، به بصره بردند و مدت یک‌سال نزد عیسى بن جعفر بن ابى جعفر منصور محبوس کردند و سپس حضرت را به بغداد بردند(4)
عیسى آن حضرت را در یکى از حجرات خانه خود که نزدیک به دیوانخانه بود محبوس کرد و مشغول فرح و سرور گردید. از یکى از کاتبان او که نصرانى بود نقل شده که مى‌گفت: این عبد صالح و بنده‌ی شایسته‌ی خدا یعنى موسى بن جعفر علیه‌السلام در ایامى که در این خانه محبوس بود چیزهایى از لهو و لعب شنید که گمان ندارم هرگز بر خاطر شریف آن حضرت خطور کرده باشد.
آقا و مولایمان حضرت کاظم علیه‌السلام مدت یک‌سال در بصره محبوس بودند، و بعد از یک‌سال آن حضرت را به بغداد بردند و نزد فضل بن ربیع حبس کردند.

📚منابع:
1. توضیح المقاصد: ص 29. فیض العلام: ص 110
2. کافى: ج 2 ص 495. بصائر الدرجات: ص 141. فیض العلام: ص 110. انوارالبهیه: ص 69
3. کافى: ج 2 ص 495. بصائرالدرجات: ص 141. فیض‌العلام: ص 110. انوارالبهیه: ص 69
4. فیض‌العلام: ص 111


انتشار گلچینی از روایات، مقاتل، اشعار و... در مناسبت‌های مذهبی

برای ورود به کانال حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء بر روی تصویر زیر کلیک کنید


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۶ ، ۱۸:۴۱
مکتب الشهداء

یاد دارم که کربلا بودم
از غریبی چه ناله‌ها کردم

جسم جدم میان مقتل بود
با رقیه چه گریه‌ها کردم

یاد دارم که باب بیمارم
خون دل از عدوی کین می‌خورد

خواست جد من کند یاری
لیک ناگهان زمین می‌خورد

یاد دارم که بزم شرم یزید
خیزران آتشی بر این دل زد

من خودم با دو چشم خود دیدم
عمه سر را به چوب محمل زد

یاد دارم که در خرابه‌ی شام
بر دلم کوه عقده‌ها مانده

آمدم من مدینه اما وای
عمه‌ی من رقیه جا مانده


انتشار گلچینی از روایات، مقاتل، اشعار و... در مناسبت‌های مذهبی

برای ورود به کانال حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء بر روی تصویر زیر کلیک کنید


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۶ ، ۱۴:۱۳
مکتب الشهداء

نگاه کودکی‌ات دیده بود قافله را
تمام دلهره‌ها را، تمام فاصله را

هزار بار بمیرم برات، می‌خواهم
دوباره زنده کنم خاطرات قافله را

تو انتهای غمی، از کجا شروع کنم
خودت بگو، بنویسم(بگویم) کدام مرحله را؟

چقدر خاطره‌ی تلخ مانده در ذهنت
ز نیزه‌دار که سر برده بود حوصله را

چه کودکی بزرگی است این که دستانت
گرفته بود به ‌بازی گلوی سلسله را

میان سلسله مردانه در مسیر خطر
گذاشتی به دل درد، داغ یک گِله را

چقدر گریه نکردید با سه‌ساله، چقدر
به‌روی خویش نیاورده‌اید آبله را

دلیل قافله می‌برد پابه‌پای خودش
نگاه تشنه‌ی آن کاروان یک‌دله را

هنوز یک به یک، آری به یاد می‌آری
تمام زخم‌زبان‌های شهر هلهله را

مرا ببخش که مجبور می‌شوم در شعر
بیاورم کلماتی شبیه حرمله را

بگو صبور بلا در منا چه‌حالی داشت
که در تلاطم خون دید قلب قافله را؟

سیدحمیدرضا برقعی


انتشار گلچینی از روایات، مقاتل، اشعار و... در مناسبت‌های مذهبی

برای ورود به کانال حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء بر روی تصویر زیر کلیک کنید


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۶ ، ۱۱:۴۱
مکتب الشهداء

از زهر جفا حجّت پنجّم شده مسموم / غریبانه و مظلوم
گردیده به تاب و تب و جدّش شده مغموم / غریبانه و مظلوم

🏴

امام پنجم شیعه فدا شد / مدینه کربلا شد
فدایی ره دین خدا شد / مدینه کربلا شد

🏴

سینه زنم به شور نینوایی / شد یادگار کربلا فدایی

🏴

ای به دو عالم ولی / محمد بن علی

🏴

علم تو علم خدا / شاهد کرب‌وبلا


انتشار گلچینی از روایات، مقاتل، اشعار و... در مناسبت‌های مذهبی

برای ورود به کانال حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء بر روی تصویر زیر کلیک کنید


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۶ ، ۰۹:۱۲
مکتب الشهداء

من چار ساله بودم، دیدم به چشم خونبار
غم‌های کربلا را با دردهای بسیار

دنیای من تماماً با کربلا عجین است
طول حیاتِ من شد از نینوا عزادار

یک گوشه از بلا را من بازگو نمایم
از ماجرای گودال، وز روضه‌های غمبار

جدِّ غریب من را کُفّار سر بریدند
از طرزِ سر بریدن، دارم به سینه اسرار

تیغش نمی‌برید و پیوسته ضربه می‌زد
گه بر جناق سینه، گه بر گلو، ستمکار

با چکمه روی سینه، بنشسته بود ملعون
با قبضه‌ی محاسن، می‌کرد بازی انگار

ناگاه پشتِ رو شد، با پا تنِ امامم
زد ضربه‌های ممتد بر گردنش، تبهکار

آنگاه دیدم از دور، یک نیزه رفت بالا
خورشید سر برهنه، بر نیزه شد پدیدار


انتشار گلچینی از روایات، مقاتل، اشعار و... در مناسبت‌های مذهبی

برای ورود به کانال حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء بر روی تصویر زیر کلیک کنید


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۶ ، ۰۸:۵۶
مکتب الشهداء

مرگ منصور دوانیقى

در این روز در سال 158 ه‍، منصور دوانیقى بخیلِ بى‌رحم، در سفر حج به هلاکت رسید و در حجون دفن شد. منصور در بنى‌عباس شباهت تامى به هشام بن عبدالملک در بنى‌امیه داشت، و از او تقلید مى‌کرد. او مردى خونریز بود، و بر خلاف برادرش سفاح عداوت و ظلم تمام نسبت به آل‌ابوطالب داشت. از آن بزرگواران افراد زیادى را کشت و بزرگترین جنایت منصور به شهادت رساندن امام صادق علیه‌السلام بود. عبدالله محض و حسن مثلث و بسیار از بنى‌الحسن را نیز او شهید کرد.

📚منبع:
تتمه‌المنتهى: ص 160. فیض العلام: ص 109. مستدرک سفینه البحار: ج 5 ص 220


انتشار گلچینی از روایات، مقاتل، اشعار و... در مناسبت‌های مذهبی

برای ورود به کانال حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء بر روی تصویر زیر کلیک کنید


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۶ ، ۰۸:۵۵
مکتب الشهداء

کنار کوچه‌ی بنی‌هاشم
دلم رو خاک غربت افتاده
کنار تربت مزاری که
مجاور امام سجاده

دلم امشب شده زائر
دخیلم آقا یا حضرت باقر

مزار اون که جدشو دید و
تموم قصه رو به خاطر داشت
پر از حماسه‌ی حسینی بود
مدینه تا امام باقر داشت

دلم امشب شده زائر
دخیلم آقا یا حضرت باقر

دل زمین می‌سوزه از داغی
که تا ابد تو سینه می‌مونه
نشون غربت شما روی
پیشونی مدینه می‌مونه
امام عالمی و عمامه‌ات
مدار آسمون و افلاکه
امام جای گلدسته و گنبد
تموم صحن مرقدت خاکه
شده داغ دلم تازه
یه روز شیعه مرقدت رو می‌سازه

غریب آقام غریب آقام
دخیلم آقا یا حضرت باقر

یه عمره روضه خوندی و
روضه برای مکتبت رسالت بود
میون روضه گریه‌های تو
برای عمه‌ی سه سالت بود
تو همسفر کنار زینب با
سر شهید کربلا بودی
تو هم شبیه عمه آماجِ
بارون تازیانه‌ها بودی

پر از اشک و تب و تابم
پریشون کربلای اربابم


سبک این نوحه در کانال حسینیه مجازی 👇

انتشار گلچینی از روایات، مقاتل، اشعار و... در مناسبت‌های مذهبی

برای ورود به کانال حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء بر روی تصویر زیر کلیک کنید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۶ ، ۰۸:۵۴
مکتب الشهداء