حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء

حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء
حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء

حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء | انتشار گلچینی از روایات، مقاتل، اشعار و... در مناسبت‌های مذهبی

طبقه بندی موضوعی
حزب الله سایبر
انعکاس‌اخبار‌فرهنگی‌مذهبی‌شهرستان‌صومعه‌سرا
Blog Skin
شهدای صومعه‌سرا
آشنایی‌با‌شهدای‌شهرستان‌صومعه‌سرا
Blog Skin
مکتب الشهدا در شبکه های اجتماعی

۱۵۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر» ثبت شده است

امام صادق علیه‌السلام فرمود: شیطان در آن وقتی که موسی با خداوند مناجات می‌کرد به نزد موسی آمد، یکی از ملائکه‌ها به شیطان گفت: از موسی چه می‌خواهی؟ او در حال مناجات است. گفت: همان کاری را با وی دارم که با پدرش آدم داشتم که او در بهشت بود.

در همان هنگام که موسی مناجات می‌کرد، از جانب خداوند خطاب آمد:

ای موسی، من نماز کسی را قبول نمی‌کنم مگر این که به خاطر عظمت من به من تواضع کند و او قلباً از من بترسد و روزش را با ذکر من به آخر برساند. و به گناهان اصرار نورزد و حق اولیاء دوستان مرا بشناسد.

موسی عرض کرد: خداوندا، منظورت از اولیاء و احباء، ابراهیم و اسحق و یعقوب است؟

خطاب آمد: آنها اولیاء من هستند. ولی من منظورم کسی است که به خاطر او آدم و حوا را خلق کردم و بهشت و جهنم را آفریدم.

موسی عرض کرد: خداوندا، آن شخص کیست؟

خداوند فرمود: آن شخص محمد احمد است که من نام او را از نام خودم مشتق نمودم. چون نام من محمود است لذا نام او را محمد گذاردم.

موسی عرض کرد: خدایا مرا از امت او قرار بده.

خداوند فرمود: ای موسی، اگر تو مقام و منزلت او را و منزلت اهل‌بیتش را بشناسی، جزو امت او هستی. زیرا مثل او و اهل بیتش در میان مخلوقاتم، مانند همان باغ در بهشت می‌باشد که نه برگ‌های درختانش خشک می‌شوند و نه طعم میوه‌هایش تغییر می‌کند. پس هر کس آنها را بشناسد و به حقوق آنها آگاه باشد من برای آن شخص هنگام جاهل بودن علم به وی می‌دهم و هنگام تاریکی نور و قبل از این که آن شخص از من چیزی بخواهد، حاجتش را روا می‌کنم و قبل از سؤال هر چه لازم دارد به وی می‌دهم.

ای موسی، دنیا دار عقوبت است که من آدم را بوسیله ارتکاب گناه به آنجا فرستادم و دنیا را ملعون ساختم و هر چه که در آن هست آنها هم ملعون هستند، مگر این که از دنیا به خاطر من استفاده کنند (یعنی نعمت‌های دنیا را برای این پذیرند که در راه من انفاق کنند).

ای موسی، بندگان عابد من به میزان شناخت من از دنیا دوری می‌کنند و همچنین از سایر مخلوقات هم دوری می‌کنند. ولی مردمان دیگر بواسطه مقدار جهلشان درباره شناخت من متوجه دنیا می‌شوند. پس هر کدام از بندگان من دنیا را بزرگ بشمارند، چشم آنها همیشه فقیر است. لکن هر کس دنیا را تحقیر کند از آن استفاده می‌برد (یعنی برای آخرتش).

📚منبع : کلیات حدیث قدسی(ترجمه الجواهر السنیة فی الأحادیث القدسیة)، ص: 122



انتشار گلچینی از روایات، مقاتل، اشعار و... در مناسبت‌های مذهبی

برای ورود به کانال حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء بر روی تصویر زیر کلیک کنید


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۶ ، ۱۹:۰۶
مکتب الشهداء

دوباره هیزم و آتش دوباره فاجعه‌ای
دوباره ضربه‌ی سنگینِ دست واقعه‌ای

چقدر مردم پستِ مدینه نامردند
دوباره هر دو سر کوچه را قُرُق کردند

ببین که آخرِ عمری چه بر سرت آمد
صدای ناله‌ی جان‌سوز مادرت آمد

مگر نه اینکه شما را دوان دوان بردند؟
دوان دوان نه که حتی کشان کشان بردند

مگر نه اینکه زدند ریسمان به بازویت؟
مگر نه اینکه زدند با لگد به پهلویت؟

مگر نه اینکه شما بین کوچه افتادی؟
به یاد مادر پهلو شکسته جان دادی؟

بناست کوچه و بازار بی عبا بروی
بناست دیدن یک قوم بی‌حیا بروی

بناست تا که مدینه ادا کند دِین‌ات!
بناست پای برهنه... کجاست نعلین‌ات؟

بناست تا که نشیند به مرکبی لجنی
ولی تو پای پیاده نفس نفس بزنی

چقدر همسفر بد دهان عذابت داد
چقدر تهمت و زخم زبان عذابت داد

چه خوب شد پسِ دَر همسرت نیامده بود
میان کوچه پِی‌ات دخترت نیامده بود

چه خوب شد درِ خانه نداشت مسماری
نبود لکه‌ی خونی به روی دیواری

علیرضا خاکساری



انتشار گلچینی از روایات، مقاتل، اشعار و... در مناسبت‌های مذهبی

برای ورود به کانال حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء بر روی تصویر زیر کلیک کنید


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۶ ، ۱۱:۴۸
مکتب الشهداء

همان امام غریبی که شانه‌اش خم بود
به روی شانه‌ی پیرش غم دو عالم بود

میان صحن حسینیه‌ی دو چشمانش
همیشه خاطره‌ی ظهر یک محرم بود

دل شکسته‌ی او را شکسته‌تر کردند
شبیه مادر مظلومه‌اش پر از غم بود

اگر تمام ملائک ز گریه می‌مردند
به پای خانه‌ی آتش گرفته‌اش کم بود

حدیث حرمت او را به زیر پا بردند
اگر چه آبروی خاندان آدم بود

شتاب مرکب و بند و تعلل پایش
زمینه‌های زمین خوردنش فراهم بود

مدینه بود و شرر بود و خانه‌ای ساده
چه خوب می‌شد اگر یک کمی حیا هم بود

امان نداشت که عمامه‌ای به سر گیرد
همان امام غریبی که شانه‌اش خم بود

علی اکبر لطیفیان



انتشار گلچینی از روایات، مقاتل، اشعار و... در مناسبت‌های مذهبی

برای ورود به کانال حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء بر روی تصویر زیر کلیک کنید


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۶ ، ۱۰:۲۹
مکتب الشهداء

مفضل بن عمر گفت: منصور دوانیقى شخصى را فرستاد پیش فرماندار خود حسن‏ بن‏ زید که فرماندارى مکه و مدینه را به عهده داشت. به او پیغام داد که خانه جعفر بن محمّد علیه‌السلام را آتش بزند. خانه امام را آتش زدند. آتش بر در خانه و اطاق‌ها رسید. حضرت صادق علیه‌السلام پاى بر روى آتش گذاشت و از روى آتش می‌رفت و می‌گفت «من پسر ریشه‌هاى زمین هستم من پسر ابراهیم‏ خلیل اللَّه هستم.»
 
متن عربی:

بَعْضُ أَصْحَابِنَا عَنِ ابْنِ جُمْهُورٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ سَمَاعَهَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْقَاسِمِ عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ: وَجَّهَ أَبُو جَعْفَرٍ الْمَنْصُورُ إِلَى الْحَسَنِ بْنِ زَیْدٍ وَ هُوَ وَالِیهِ عَلَى الْحَرَمَیْنِ أَنْ أَحْرِقْ عَلَى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ دَارَهُ فَأَلْقَى النَّارَ فِی دَارِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ فَأَخَذَتِ النَّارُ فِی الْبَابِ وَ الدِّهْلِیزِ فَخَرَجَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع یَتَخَطَّى النَّارَ وَ یَمْشِی فِیهَا وَ یَقُولُ أَنَا ابْنُ أَعْرَاقِ‏ الثَّرَى‏ أَنَا ابْنُ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلِ اللَّهِ ع‏.

📚منبع:
الکافی (ط – الإسلامیه)، ج‏۱،۴۷۳

اما دل‌ها بسوزد...

قال المسعودى: فهجموا علیه و أحرقوا بابه، واستخرجواه منه کرهاً، و ضغطوا سیّده النساء بالباب حتّى أسقطت محسناً.

پس به خانه علی علیه‌السلام حجوم بردند و درب خانه‌اش را سوزانیدند و در حالی که کراهت داشت او را از خانه بیرون کشیدند و سرور زنان، فاطمه سلام‌الله‌علیها را در کنار در زدند تا این که محسن را سقط کرد.

📚منبع:
اثبات الوصیه:۱۴۳٫



انتشار گلچینی از روایات، مقاتل، اشعار و... در مناسبت‌های مذهبی

برای ورود به کانال حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء بر روی تصویر زیر کلیک کنید


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۶ ، ۱۰:۲۶
مکتب الشهداء

شیعه هرچه دارد از نور امام صادق است
دین بنام صادق است
هر نفس حب‌الحسین تنها کلام صادق است
دین به نام صادق است
🏴
نه فقط شیعه‌ی صادق به دلش داغ و بلاست
صاحب مکتب ماست
به خدا صاحب عزایش همه‌ی آل عباست
صاحب مکتب ماست
🏴
مادرم فاطمه، دریاب مرا جان حسین
جگرم پاره شده
می‌زنم ناله به یاد لب عطشان حسین
جگرم پاره شده
🏴
کشته‌ی زهر جفا شد صادق آل عبا
آه و صد واویلتا
خون چکد از دیده‌ی زهرای اطهر زین عزا
آه و صد واویلتا
🏴
نمک سفره‌ی تو عبد خدا کرده مرا
صادق آل عبا
مادرت گریه کن کربُ بلا کرده مرا
صادق آل عبا



انتشار گلچینی از روایات، مقاتل، اشعار و... در مناسبت‌های مذهبی

برای ورود به کانال حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء بر روی تصویر زیر کلیک کنید


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۶ ، ۱۰:۲۳
مکتب الشهداء

دارم برای رنگ تنت گریه می‌کنم
پای نفس نفس زدنت گریه می‌کنم

باور کنیم حُرمت تو مستدام بود؟
یا بردن تو بردن با احترام بود؟

باور کنیم شأن تو را رَد نکرده است؟
این بد دهان شهر به تو بد نکرده است؟

گرد و غبار، روی تو ای یار ریختند
روی سر تو از در و دیوار ریختند

هر چند بین کوچه تنت را کشید و بُرد
دست کسی به رویِ زن و بچه‌ات نخورد

باران تیر و نیزه نصیب تنت نشد
دست کسی مزاحم پیراهنت نشد

این سینه‌ات مکان نشست کسی نشد
دیگر سر تو دست به دست کسی نشد

علی اکبر لطیفیان


انتشار گلچینی از روایات، مقاتل، اشعار و... در مناسبت‌های مذهبی

برای ورود به کانال حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء بر روی تصویر زیر کلیک کنید


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۹۶ ، ۱۹:۰۴
مکتب الشهداء

منصور دوانیقی به فرماندار مدینه دستور داد، که خانه امام صادق علیه‌السلام را آتش بزن، فرماندار مدینه دستور داد، هیزم آورند خانه را آتش زدند. وقتی که شعله‌های آتش از دالان خانه آن حضرت زبانه کشید بانوان علویه در خانه امام صادق علیه‌السلام شیون می‌زدند، به طوری که صدای آنها به بیرون خانه می‌رسید.

امام صادق علیه‌السلام با تلاش خود آتش را خاموش کرد، فردای آن روز چند نفر از شیعیان به محضر آن حضرت رفتند، دیدند، آن حضرت محزون و گریان است.

عرض کردند: چرا گریه می‌کنید؟ آیا از این که دشمن چنین گستاخی به شما کرده گریه می‌کنید؟ با اینکه نخستین بار نیست که به شما خاندان چنین می‌کنند.

فرمود: گریه‌ام برای این است که وقتی زبانه‌های آتش در دالان خانه زبانه کشید، زنان و دخترانم را دیدم که در صحن خانه از حجره‌ای به حجره دیگر و از جانبی به جانب دیگر می‌دوند، تا آتش به آنها آسیب نرساند، با اینکه من در خانه بودم.

به یاد وحشت افراد خانواده‌ی جدم حسین علیه‌السلام در روز عاشورا افتادم، آن هنگام که دشمن به آنها هجوم آورد، و منادی دشمن فریاد می‌زد، خیمه‌های ظالمان را بسوزانید.

📚منبع:
گریزهای مداحی به نقل از مأساه الحسین ص ۱۳۵



انتشار گلچینی از روایات، مقاتل، اشعار و... در مناسبت‌های مذهبی

برای ورود به کانال حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء بر روی تصویر زیر کلیک کنید


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۹۶ ، ۱۹:۰۲
مکتب الشهداء

شهر قم در گیر و دار جنگ جهانی دوم از قحطی و خشکسالی ناله داشت، زمین‌ها خشک بود، باغات در شرف انهدام قرار داشت، مردم دچار مضیقه و سختی بودند، عوامل مادی از حل مشکل به عجز نشسته بودند، تنها راهی که برای نزول باران وجود داشت، یکی از دستورهای مهم اسلامی بود و آن هم نماز باران.

کم‌تر کسی به خود جرأت می‌داد که به این مهم اقدام کند، کسی را می‌خواست که قلبش به نور یقین منور و جانش در اتصال با عالم ملکوت باشد.

آن کس که به خویش با کمال اطمینان جرأت قدم نهادن در این میدان را داد، مرجع بزرگ آن زمان مرحوم آیت اللّه العظمی حاج سیدمحمدتقی خوانساری بود، مردی که بارها برای دفع استعمارگران، به میدان جهاد رفته بود و برای احقاق حق مسلمانان پافشاری داشت.

جمعیت زیادی با چشم گریان و دلی بریان و سر و پای برهنه به رهبری و پیشوایی آن مرد الهی به سوی خاک فرج قم حرکت کردند.

زمانی است که متفقین در شهر قم قوا دارند و از نزدیک ناظر اوضاعند؛ ارتش کفر تصور دیگر داشت و حزب حق مقصدی دیگر؛ قوای کفر پس از خبر شدن از حقیقت حال، سخت در تعجب شد، مگر ممکن است جمعیتی به سرپرستی یک مردی عالم با انجام عملیاتی چند از آسمان باران به زمین بیاورد؟!

پس از انجام مراسم باران در سه روز، اشک آسمان بر زمین هم چون سیل باریدن گرفت، به عنوان خبری مهم در همه جا پخش شد، بر سنگ مزار او در مسجد بالای سر حرم حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها این واقعه را ثبت کرده‌اند، تا همه بدانند که نماز این دستور مهم الهی قدرت حل بسیاری از مشکلات را دارد، چه اگر نداشت خدای متعال در آیه 45 سوره‌ی بقره امر نمی‌فرمود:

«وَ اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ».
از صبر و نماز یاری بخواهید.



انتشار گلچینی از روایات، مقاتل، اشعار و... در مناسبت‌های مذهبی

برای ورود به کانال حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء بر روی تصویر زیر کلیک کنید


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۹۶ ، ۱۹:۰۰
مکتب الشهداء

دل به سودای تو بستیم کجائی آقا
از فراق تو شکستیم کجائی آقا

با دلی خسته و پُر خون و دو چشم پُر نَم
سرِ راه تو نشستیم کجائی آقا

صبح تا شام پیِ دیدن رخسار مَهَت
منتظر بوده و هستیم کجائی آقا

ای کریمانِ جهان سایه‌نشین کرمت
نظری، کاسه بدستیم کجائی آقا

آن گدائیم فقط از تو، تو را می‌خواهیم
سائلِ شاه پرستیم کجائی آقا

آفتابا ز پس پرده برون آی دمی
کز غم هجر تو خستیم کجائی آقا

ز فراقت چه بگوئیم چسانیم! همه
رشته‌ی صبر گسستیم کجائی آقا

تو بهای همه‌ی منتظرانی جانا
بی تو بی‌ارزش و پستیم کجائی آقا

ای گل نرگسیُ گلشن زهرا باز آ
که دل از غیر تو رستیم کجائی آقا

ساقیا گوشه‌ی چشمی کن و ما را دریاب
که ز مینای تو مستیم کجائی آقا

یاسرا همچو دگر منتظرانش برگو
کز فراق تو شکستیم کجائی آقا‌
            
یاسر رستگار


انتشار گلچینی از روایات، مقاتل، اشعار و... در مناسبت‌های مذهبی

برای ورود به کانال حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء بر روی تصویر زیر کلیک کنید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۹۶ ، ۱۳:۵۶
مکتب الشهداء

از من مپرس در شب جمعه کجاست دل
بی‌خانه است، زائر شهرِ خداست دل

«هرگز وجودِ حاضرِ غائب شنیده‌ای؟»
در شهرِ خویش هستم و در کربلاست دل


انتشار گلچینی از روایات، مقاتل، اشعار و... در مناسبت‌های مذهبی

برای ورود به کانال حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء بر روی تصویر زیر کلیک کنید


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۶ ، ۱۸:۵۴
مکتب الشهداء