حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء

حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء
حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء

حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء | انتشار گلچینی از روایات، مقاتل، اشعار و... در مناسبت‌های مذهبی

طبقه بندی موضوعی
حزب الله سایبر
انعکاس‌اخبار‌فرهنگی‌مذهبی‌شهرستان‌صومعه‌سرا
Blog Skin
شهدای صومعه‌سرا
آشنایی‌با‌شهدای‌شهرستان‌صومعه‌سرا
Blog Skin
مکتب الشهدا در شبکه های اجتماعی

۱۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ولادت» ثبت شده است

کوری آمد وسط صحن تو، بینا برگشت
یک زن ویلچری، روی دوتا پا برگشت
 
کافرى تا به ضریح تو نگاهش افتاد
سجده‌ای کرد سپس شیعه‌ی مولا برگشت

خسته بود از همه‌ی آینه‌ها تا اینکه
زشت آمد، متحول شد و زیبا برگشت

آنکه در صحن به دنبال شفا آمده بود
با نگاهی به ضریح تو مسیحا برگشت

زائری گفت چرا اشک ندارم آقا
نگهش کردی و با دیده‌ی دریا برگشت

یک جوان حاجتش این بود: که زن می‌خواهم
رفت تا اینکه شبی پیش تو بابا برگشت

به گمانم که به طور تو مشرف شده بود
آنکه با معجزه و با ید بیضا برگشت
 
صبح درقامت یک مرد گدا رفت حرم
ظهر نزدیک اذان بود که آقا برگشت

جبرئیل آمده بود از وسط عرش، حرم
دو سه تا فرش تکان داد و به بالا برگشت

نفس خادمتان خورد به آن نصرانی
در حرم شیعه شد، از مذهب ترسا برگشت

زائری بود مردد جلوی ترمینال
مشکلی داشت از اول به خدا با برگشت...


انتشار گلچینی از روایات، مقاتل، اشعار و... در مناسبت‌های مذهبی

برای ورود به کانال حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء بر روی تصویر زیر کلیک کنید


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۶ ، ۰۹:۳۸
مکتب الشهداء

ایوان تو یا آینه‌بندان بهشت است؟
یا آینه در آینه ایوان بهشت است؟

این صبح که می‌خندد از شرق خراسان
لبخند تو یا شور نمکدان بهشت است؟

صحن تو قیامت‌کده‌ی صبح بهاری است؟
یا گوشه‌ای از صحن گلستان بهشت است

خال لب تو نقطه‌ی آغاز جهان و
سامانِ سر زلفِ تو سامانِ بهشت است

صحرای تجلّای تو میقات حضور و
دامان خراسانِ تو دامان بهشت است

آهو به تکاپو و کبوتر به هیاهو
این دشت چراگاه غزالان بهشت است

مهمان تو را نیست دگر میل به برگشت
مهمان تو انگار که مهمان بهشت است

من فوقهم النّور، وفی جنبهم النّور
این نورِ علی نور، چراغان بهشت است

این قبله‌ی افلاکی و این گنبد زرّین
ماهی است که بر بام شبستان بهشت است

جبریل امین در حَرَمت دست به سینه
این حامل وحی است که دربان بهشت است

در جنّت چشمان تو عالم همه خضرند
تا لعل لبت چشمه‌ی حیوان بهشت است

از برکت تو خوان زمین بی برکت نیست
این سفره‌ی انعام تو یا خوانِ بهشت است؟

ای کعبه‌ی عشّاق! به شوق حرم تو
لیلاست که مجنون بیابان بهشت است

دعبل ز چه رو پیرهنت را صله برداشت
در پیرهنت چاک گریبان بهشت است

با کوه گنه هیچ هراسی به دلم نیست
تا حبّ تو سنگینی میزان بهشت است

از شبنم شوق است که می‌ریزد نم نم
این گریه‌ی من نیست که باران بهشت است

رخصت بدهی آخر این شعر بگویم
این روضه همان روضه‌ی رضوان بهشت است

 عباس شاه‌زیدی



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۹۶ ، ۱۰:۲۸
مکتب الشهداء