حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء

حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء
حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء

حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء | انتشار گلچینی از روایات، مقاتل، اشعار و... در مناسبت‌های مذهبی

طبقه بندی موضوعی
حزب الله سایبر
انعکاس‌اخبار‌فرهنگی‌مذهبی‌شهرستان‌صومعه‌سرا
Blog Skin
شهدای صومعه‌سرا
آشنایی‌با‌شهدای‌شهرستان‌صومعه‌سرا
Blog Skin
مکتب الشهدا در شبکه های اجتماعی

در تفکر آن حضرت در صدماتى که به مادرش فاطمه سلام‌الله‌علیها وارد شده:
از ( دلایل طبرى ) منقول است که روایت کرده از محمّد بن هارون بن موسى از پدرش از ابن الولید از برقى از زکریا بن آدم که وقتى در خدمت حضرت امام رضا علیه‌السلام بودم که حضرت جواد علیه‌السلام را خدمت آن حضرت آوردند در حالى که سن شریفش از چهار سال کمتر بود پس آن جناب دست خود را بر زمین زید و سر مبارک را به جانب آسمان بلند کرد و مدت طویلى فکر نمود و حضرت امام رضا علیه‌السلام فرمود: جان من فداى تو باد! براى چه این‌قدر فکر مى‌کنى؟

عرض کرد: فکرم در آن چیزى است که با مادرم فاطمه سلام‌الله‌علیها به جا آوردند!

( اَما وَاللّهِ لاُخرِجنَّهُما ثُمَّ لاُحْرِقَنَّهُما ثُمَّ لاَذْرِیَنَّهُما ثُمَّ لاَنْسِفَنَّهُما فِى الْیَمِّ نَسْفا )

پس حضرت امام رضا علیه‌السلام او را نزدیک خود طلبید و مابین دیدگان او را بوسید و فرمود: پدر و مادرم فداى تو باد! تویى شایسته از براى امامت.

📚منبع: منتهی‌الآمال / شیخ عباس قمی


انتشار گلچینی از روایات، مقاتل، اشعار و... در مناسبت‌های مذهبی

برای ورود به کانال حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء بر روی تصویر زیر کلیک کنید


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۶ ، ۱۵:۳۲
مکتب الشهداء

به زمین خوردی و آهت دل ما را سوزاند
جگرت سوخت و این؛ قلب رضا را سوزاند

پشت این حجره‌ی در بسته چه گفتی تو مگر
که صدای تو مناجات و دعا را سوزاند

عمر کوتاه تو پایانِ غم‌انگیزی داشت
جگر تو جگر ثانیه‌ها را سوزاند

بی‌حیا لحظه‌ی سختی که به تو آب نداد
با چنین کار دل ارض و سما را سوزاند

بس که در فکر رخ حضرت زهرا بودی
داغ آن صورت مجروح شما را سوزاند

گرچه مثل پدرت سوختی از زهر ولی
مجتبایی شدنت آل‌عبا را سوزاند

شیشه‌ی عمر تو را هلهله‌ها سنگ زدند
این جوان بودن تو بود خدا را سوزاند

طشت‌ها تا که به هم خورد خودت می‌دیدی
خیزران روی لب خشک، حیا را سوزاند

تا کبوتر به تو و صورت تو سایه فکند
ماجرایی دل خون شهدا را سوزاند

بعد غارت شدن جسم غریبی؛ دشمن
خیمه‌های حرم کرب‌وبلا را سوزاند

مهدی نظری


انتشار گلچینی از روایات، مقاتل، اشعار و... در مناسبت‌های مذهبی

برای ورود به کانال حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء بر روی تصویر زیر کلیک کنید


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۶ ، ۱۵:۲۱
مکتب الشهداء

مکشوف باد که چون مامون حضرت جواد علیه‌السلام را بعد از فوت پدر بزرگوارش به بغداد طلبید و دختر خوب را تزویج آن حضرت نمود، آن جناب چندى که در بغداد بود از سوء معاشرت مامون منزجر گردید از مامون رخصت طلبید و متوجه حج بیت اللّه الحرام شد و از آن‌جا به مدینه‌ی جد خود معاودت فرمود و در مدینه توقف فرمود و بود تا مامون وفات کرد و معتصم برادر او غصب خلافت کرد و این در هفدـم رجب سال دویست و هیجده هجرى بوده.

و چون معتصم خلیفه شد از وفور استماع فضایل و کمالات آن معدن سعادت و خیرات نائره حسد در کانون سینه‌اش اشتعال یافت و در صدد دفع آن حضرت برآمد و آن جناب را به بغداد طـلبید آن حضرت چون اراده بغداد نمود حضرت امام على النقى علیه‌السلام را خلیفه و جانشین خود گردانید در حضور اکابر شیعه و ثقات اصحاب خود نص صریح بر امامت آن حضرت نمود و کتب علوم الهى و اسلحه و آثار حضرت رسالت پناهى و سایر پیغمبران را به دو فرزند خود تسلیم فرمود و دل بر شهادت نهاده و فرزند گرامى خود را وداع کرد و با دل خونین مفارقت تربت جد خود اختیار نموده روانه‌ی بغداد گردید و در روز بیست و هشتم محرم سال دویست و بیستم هجرى داخل بغـداد شد و معتصم در اواخر همـن سال آن حضرت را به زهر شهید کرد.

و کیفیت شهادت آن مظلوم به اختلاف نقل شده، اشهر آن است که زوجه‌اش ‍ام‌الفضل دختر مامون به تحریک عمویش معتصم آن حضرت را مسموم کرد؛ چه آنکه ام‌الفضل از آن حضرت منحرف بود به سبب آنکه آن جناب میل به کنیزان و زنان دیگر خود مى‌فرمود و مادر امام على‌النقى علیه‌السلام را بر او ترجیح مى‌داد به این سبب ام‌الفضل همیشه از آن حضرت در تشکى بود و در زمان حیات پدرش ‍ مکرر به نزد او شکایت مى‌کرد و مامون گوش به سخن او نمى‌داد به سبب آنچه با امام رضا علیه‌السلام نموده بود دیگر تعرض و اذیت کردن اهل‌بیت رسالت را مناسب دولت خود ندانست مگر یک شب که ام‌الفضل رفت نزد پدر و شکایت کرد که حضرت جواد علیه‌السلام زنى از اولاد عمر یاسر گرفته و بدگویى براى آن حضرت کرد مامون چون مست شراب بود در غضب شد و شمشیر برداشت و آمد به بالین آن حضرت و چند شمشیر بر بدن آن جناب زد که حاضرین گمان کردند که بدن آن جناب پاره پاره شد چون صبح شد دیدند آن حضرت سالم است و اثر زخمى در بدن ندارد.


📚منبع: منتهی‌الآمال / شیخ عباس قمی


انتشار گلچینی از روایات، مقاتل، اشعار و... در مناسبت‌های مذهبی

برای ورود به کانال حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء بر روی تصویر زیر کلیک کنید


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۶ ، ۱۵:۲۰
مکتب الشهداء

این‌ها به جای این که برایت دعا کنند
کف می‌زنند تا نفست را فدا کنند

هر چند تشنه‌ای ولی آبت نمی‌دهند
تا زودتر تو را ز سر خویش وا کنند

با دست و پا زدن به نوایی نمی‌رسی
این‌ها قرار نیست به تو اعتنا کنند

بال فرشته‌های خدا هست پس چرا؟
این چند تا کنیز تو را جا به جا کنند

هر وقت دست و پا بزنی دست می‌زنند
اما خدا کند به همین اکتفا کنند

تا بام می‌برند که شاید سر تو را
در بین راه با لبه‌ای آشنا کنند

حالا کبوتران پر خود را گشوده‌اند
یک سایبان برای سرت دست و پا کنند

علی‌اکبر لطیفیان


انتشار گلچینی از روایات، مقاتل، اشعار و... در مناسبت‌های مذهبی

برای ورود به کانال حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء بر روی تصویر زیر کلیک کنید


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۶ ، ۱۴:۴۱
مکتب الشهداء

گل یاس رضا پرپر شد
در جوانى چونان مادر شد
واویلا واویلا واویلا

میان حجره از پا افتاد
بى کس و یار و تنها افتاد
آنقدر کف زدن نامردان
تا که آقا ز آوا افتاد
واویلا واویلا واویلا

کو پدر بوسد این لب‌ها را
بشنود ناله‌اى زهرا را
دست و پا میزنم لب تشنه
بسته دشمن بر او درها را
واویلا واویلا واویلا
 
خون لب‌هاى او می‌دیدند
براى ناله‌اش خندیدند
تا برند پیکرش را تا بام
ریسمان دور پا پیچیدند
واویلا واویلا واویلا

کبوترها که پر وا کردند
سایه‌بانى مهیا کردند
بعد از آن گریه بر جسمى که
مانده بر خاک صحرا کردند
واویلا واویلا واویلا

نیزه از هر طرف بالا رفت
بر سر نیزه‌ها سرها رفت
بعد از آن آیه‌هاى قرآن
اى خدا زیر دست و پا رفت
واویلا واویلا واویلا

قاسم نعمتی


سبک این نوحه در کانال حسینیه مجازی 👇


انتشار گلچینی از روایات، مقاتل، اشعار و... در مناسبت‌های مذهبی

برای ورود به کانال حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء بر روی تصویر زیر کلیک کنید


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۶ ، ۱۴:۳۸
مکتب الشهداء

میان هلهله سینه مجال آه نداشت
برای گریه شریکی نبود و چاه نداشت

درست مثل فدک پاره پاره شد جگرش
شبیه مادر خود حال رو به راه نداشت

میان حجره کسی وقت احتضار نبود
چرا که فاطمه هم طاقت نگاه نداشت

بگو به آب که پاکی همیشه دعوی اوست
به تشنه‌ای نرسیدن مگر گناه نداشت

سپاه حرمله در پشت در به صف بودند
حسین بود و عطش، یک نفر سپاه نداشت

 نبود نیزه به دیوار تکیه زد یعنی
پناه عالمیان بود و خود پناه نداشت

برای کشتن او زهر بی اثر می‌ماند
میان سینه اگر داغ قتلگاه نداشت

برای غربت او چشم هیچ کس نگریست!!
کبوتر حرمش اشک ذوالجناح نداشت

محسن حنیفی


انتشار گلچینی از روایات، مقاتل، اشعار و... در مناسبت‌های مذهبی

برای ورود به کانال حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء بر روی تصویر زیر کلیک کنید


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۶ ، ۱۴:۳۲
مکتب الشهداء

شهادت امام جواد علیه‌السلام

در این روز در سال 220 ه‍ امام جواد علیه‌السلام به زهر معتصم به شهادت رسیدند، و هنگام شهادت از سن مبارکشان 25 سال و سه ماه و 12 روز گذشته بود(1). در شهادت آن حضرت 5 ذى‌القعده(2)، 5 ذى‌الحجه سال 219 ه‍(3)، 6 ذى‌الحجه(4) و 25 ذى‌الحجه هم گفته شده است.
بعد از شهادت حضرت رضا علیه‌السلام، مأمون جوادالائمه علیه‌السلام را به بغداد طلبید و دخترش ام‌الفضل را به آن حضرت تزویج نمود. پس از مدتى که آن حضرت از سوء معاشرت مأمون بسیار ناراحت بودند براى حج به مکه تشریف بردند. سپس به مدینه رفتند و در آنجا بودند تا مأمون به درک واصل شد و معتصم برادر او خلیفه شد.
معتصم حسادت خاصى نسبت به آن حضرت داشت، و آن امام معصوم علیه‌السلام را همراه ام‌الفضل به بغداد احضار کرد. آن حضرت در حضور اکابر شیعه و ثقات اصحاب خود در مدینه امام هادی علیه‌السلام را امام بعد از خود معرفى کردند و ودایع امامت را تسلیم ایشان نمودند و در 28 محرم سال 220 ه‍ وارد بغداد شدند. ام‌الفضل به تحریک عمویش معتصم و به قولى جعفر بن مأمون، امام علیه‌السلام را در سن 25 سالگى مسموم کرد(5).

منابع:
1. ارشاد: ج 2 ص 295. اعلام الورى: ج 2 ص 106. توضیح المقاصد: ص 29. کشف الغمه: ج 2 ص ‍ 370. اصول کافى: ج 2 ص 541. فیض العلام: ص 103. بحارالانوار: ج 50 ص 8 10. قلائد النحور: ج ذى‌القعده، ص 279
2. بحارالانوار: ج 50 ص 11، 12، 14، 15، 17
3. تتمه المنتهى: ص 300
4. شرح احقاق الحق: ج 12 ص 414 416
5. خلاصه‌اى از قلائد النحر: ج ذى‌القعده، ص 279


انتشار گلچینی از روایات، مقاتل، اشعار و... در مناسبت‌های مذهبی

برای ورود به کانال حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء بر روی تصویر زیر کلیک کنید


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۶ ، ۱۴:۲۹
مکتب الشهداء

مسجد! ای خانه‌ی آباد خدا
مسجد! ای جایگه یاد خدا

مسجد! ای نهر خروشان صفا
چشمه‌ی رحمت جوشان خدا

از بلندی مناری پر نور
می‌زنی بانگ ز نزدیک و ز دور

می‌کنی دعوتمان با صد شور
که بیایید به درگاه غفور

بشتابید که شد وقت نماز
وقت معراج و زمان پرواز

بشتابید به سویم به نماز
بهترین کار نماز است نماز

مسجد! ای راهنمای انسان
ای صدای تو، صدای ایمان

خیمه‌ی نور به دنیا زده‌ای
سایبان در دل صحرا زده‌ای

سایه‌ی رحمت تو بر سر من
در خطرگاه زمان سنگر من

مهد پاکیزگی جان و تنی
وعده‌گاه من و الله منی

حبیب‌الله چایچیان


انتشار گلچینی از روایات، مقاتل، اشعار و... در مناسبت‌های مذهبی

برای ورود به کانال حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء بر روی تصویر زیر کلیک کنید


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۶ ، ۱۲:۳۳
مکتب الشهداء

بیست و یکم اوت هر سال، روز جهانی مساجد نامگذاری شده است. در سال 1348 ه.ش در چنین روزی مسجدالاقصی که قبله‌ی اول مسلمین جهان است توسط صهیونیست‌ها به آتش کشیده شد.
ساعت هفت صبح پنج‌شنبه 1969 / 08 /21 میلادی ( سی‌ و یکم مرداد سال 1348 هجری شمسی) جنایتکاری اسرائیلی‌ به نام دنیس مایکل ولیم روهان به آستان مسجد‌الاقصای مسقف تجاوز کرد و آن را به آتش کشید.
در این آتش‌سوزی، مساحتی نزدیک به 1500 مترمربع از مسجد در آتش سوخت. در این واقعه، منبر باستانی که شهید نورالدین محمود زنگی دستور ساخت آن را برای نصب در مسجدالأقصی داده بود، سوخت. این منبر همان منبری است که سلطان ناصر صلاح‌الدین یوسف ‌بن ایوب پس از اینکه قدس را به سال 583 هجری از دست صلیبیان‌‌‌‍ آزاد کرد به مسجدالأقصی آورد.
مسجد عمر، محراب زکریا، مقام اربعین، سه رواق مسجد همراه با پایه‌ها و قوس‌های آن‌ها و قوس حامل بر قبة‌الاقصی و پایه‌های اصلی‌ای که گنبد مسجد بر آن‌ها قرار داشت، آتش گرفتند و سقف مسجد فرو ریخت.
تزیینات آن از بین رفت و بخش‌هایی از گنبد چوبی داخل مسجد، محراب، دیوار قبله، سنگ‌های مرمر بکار رفته در درون مسجد، پنجره از جنس گچ و شیشه رنگین، فرش‌ها، سوره اسراء که از بالای محراب کاشیکاری و طلاکاری شده بود و... از بین رفتند.


انتشار گلچینی از روایات، مقاتل، اشعار و... در مناسبت‌های مذهبی

برای ورود به کانال حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء بر روی تصویر زیر کلیک کنید


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۶ ، ۱۰:۳۴
مکتب الشهداء

تشنگى از نگاهتان پیداست
جگرت بى‌شکیب مى‌سوزد
جگر پاره پاره‌ات پیشِ
عده‌اى نانجیب مى‌سوزد

دست و پا می‌زنى و می‌گویى
جرعه‌اى آب... تا که جان گیرم
باز تکرار می‌کنى آقا...
جرعه‌اى آب... ورنه می‌میرم

چِقدَر پیر گشته‌اى آقا
گیسوانت همه سفید شده
داغ که به روى دل دارى؟
پدرت که زِ زهر شهید شده؟

همه‌ى شهر با تو لج کردند
دل‌شکسته شدى و مایوسى
حس غربت به خانه‌ات دارى
با غریب مدینه مانوسى

اى على‌اکبر امامِ رضا
کاش خواهرى کنارت بود
کاش تنها نبودى آقا جان
کاش همسرى کنارت بود

گرچه تنهایى‌ات مُسلَّم شد
سر پیراهنت که دعوا نیست
بدنت زیر آفتاب اما
بدنت زیر دست و پاها نیست

جاى شکرش همیشه باقى است
سر تو از تنت جدا نشده
کفنت کرده‌اند آقا... شُکر
قسمت تو بوریا نشده

آرمان صائمى


انتشار گلچینی از روایات، مقاتل، اشعار و... در مناسبت‌های مذهبی

برای ورود به کانال حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء بر روی تصویر زیر کلیک کنید


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۶ ، ۰۹:۴۷
مکتب الشهداء