حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء

حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء
حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء

حسینیه مجازی مکتب‌الشهداء | انتشار گلچینی از روایات، مقاتل، اشعار و... در مناسبت‌های مذهبی

طبقه بندی موضوعی
حزب الله سایبر
انعکاس‌اخبار‌فرهنگی‌مذهبی‌شهرستان‌صومعه‌سرا
Blog Skin
شهدای صومعه‌سرا
آشنایی‌با‌شهدای‌شهرستان‌صومعه‌سرا
Blog Skin
مکتب الشهدا در شبکه های اجتماعی

۵۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شهادت» ثبت شده است

کسی که راه به باغ تو چون نسیم گرفته
صراط را ز همین راه مستقیم گرفته

تو از عشیره‌ی عشقی تو از قبیله‌ی قبله
که عطر، مرقدت جنة‌النّعیم گرفته

گدای کوی تو امروزه نیستم من و دانی
سرم به خاک درت اُنس از قدیم گرفته

همیشه سفره‌ی دل باز کرده‌ام به حضورت
که فیض باز شدن، غنچه از نسیم گرفته

برین بهشت مجسّم قسم که زائر قبرت
به کف برات نجات خود از جحیم گرفته

همیشه عبد، حقیر است در برابر معبود
به جز تو کی سِمَت عبد با عظیم گرفته؟

مَلَک غبار زِ قبر تو تا نَرُفته نَرَفته
در این مُقام، فلک خویش را مقیم گرفته

چگونه چشم کرم زین حرم نداشته باشم
که هر کبوتر تو ذکر یا کریم گرفته

کسی که زائر تو شد، حسین را شده زائر
که رنگ و بو حرم تو از آن حریم گرفته

علی انسانی


انتشار گلچینی از روایات، مقاتل، اشعار و... در مناسبت‌های مذهبی

برای ورود به کانال حسینیه مجازی مکتب‌الشهدا بر روی تصویر زیر کلیک کنید



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۶ ، ۰۹:۰۶
مکتب الشهداء

عبد خدای بود و مقامش عظیم بود
از نسل خاندان امامی کریم بود

در مکتب فضیلت و تقوا فهیم بود
پرهیزگار و عابد و زاهد، حکیم بود

محبوب پیشگاه خدای علیم بود
در عمر خویش صاحب طبعی سلیم بود

دست نوازشی به سر هر یتیم بود
اخلاق او لطیف‌تر از هر نسیم بود

زیرا صراط زندگی‌اش مستقیم بود
در سایه‌ی امید و ولایت مقیم بود

هر گل که دیده‌ایم به ناز و نعیم بود
این بوستان عشق بهشتی شمیم بود
 
هر کس که زائر حرم این کریم بود
نام گرامیش اگر عبدالعظیم بود

گر از کرامتش همه کس فیض می‌برد
عطر حدیث آل‌رسول از لبش چکید

تنها نبود پیک خوش الحان باغ عشق
آموخت درس بندگی از اهلبیت نور

غیر از خدا نداشت نیازی به هیچ‌کس
لبخند مهربانی و گرمش چو آفتاب

گل سیرتان عشق به مدحش سروده‌اند
پیوسته او به منزل مقصود می‌رسید

هفتاد و نُه بهار ز عمرش گذشت و باز
در گلشن همیشه بهار حریم او

هر کس که رو نمود بر این آستانه گفت
پروانه‌ی بهشت بدستش دهد خدا

عبد حقیر اوست «وفایی» اگر چه باز
دل در جوار حضرت عبدالعظیم بود

سیدهاشم وفایی


انتشار گلچینی از روایات، مقاتل، اشعار و... در مناسبت‌های مذهبی

برای ورود به کانال حسینیه مجازی مکتب‌الشهدا بر روی تصویر زیر کلیک کنید


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۶ ، ۰۹:۰۴
مکتب الشهداء

عبا رسید که گرما به پیکرت نرسد
و گرد و خاک به موی مطهرت نرسد
عبا رسید به جسمت قبول حرفی نیست
ولی خدا کند از راه خواهرت نرسد
اگر رسید به مقتل دعا کن آن لحظه
کسی برای جدا کردن سرت نرسد
تلاش کن به روی خاک تشنه هم بودی
صدای واعطشایت به مادرت نرسد

تنت توسط سر نیزه جا به جا نشود
خدا کند که دگر حرف بوریا نشود

به روی حنجرت از زخم بود اثر یا نه؟
تو نیزه خورده‌ای اصلاً ز پشت سر یا نه؟
به جای دفن، زمانی که بر زمین بودی
سوار اسب رسیدند ده نفر یا نه؟
تنت به روی زمین مانده است در گودال؟
شدی مقابل خواهر بدون سر یا نه؟
عبور کرده‌ای از کوچه‌ی یهودی‌ها
زدند سنگ به سمتت ز هر گذر یا نه؟

به غیر شام که در آن نبود هم نفسی
سری به نیزه نبوده بلند پیش کسی

به شام قافله را با عذاب آوردند
برای دست یتیمان طناب آوردند
مگر که طشت زر و چوب خیزران کم بود
که بعد چند دقیقه شراب آوردند؟
به روی نیزه سر شیر خواره را عمداً
درست پیش نگاه رباب آوردند
برای اینکه دلش بیشتر به درد آید
مدام روبرویش ظرف آب آوردند

به روی نیزه‌ی دشمن تمام هستش رفت
نه شیرخواره که گهواره هم ز دستش رفت

علی زمانیان


انتشار گلچینی از روایات، مقاتل، اشعار و... در مناسبت‌های مذهبی

برای ورود به کانال حسینیه مجازی مکتب‌الشهدا بر روی تصویر زیر کلیک کنید



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۶ ، ۰۹:۰۲
مکتب الشهداء

بوی خون آید از دل صحرا
خاک عالم به سر چه رخ داده
بین لشگر به پا شده غوغا
حمزه دیگر ز پای افتاده

مصطفی را خبر کنید آید
تا که دستان هنده را گیرد
دیر اگر آید از تماشای
بدن پاره پاره می‌میرد

یوسفی گیر گرگ افتاده
وای بر حال پیکر حمزه
فکر پوشاندن تن او باش
آید از راه خواهر حمزه

زخم این سینه را به هم آور
بر دعا دست خویش بالا کن
زود بر پیکرش عبا انداز
فکر گیسوی خواهرش را کن

سرزمین اُحد غبار آلود
گر چه از شور و گریه‌ها غوغاست
حمزه و هر بلا سرش آمد
گوشه‌ای از غروب عاشوراست

کی به پیش نگاه این خواهر
تشنه لب سر ز تن جدا کردند
بهر تشییع پیکری بی سر
ده نفر نعل تازه آوردند

همه افتخار دخترها
به عموهای خوش قد و بالاست
سنت درد دل کنار عمو
ارث اولاد حضرت زهراست

قاسم نعمتی



انتشار گلچینی از روایات، مقاتل، اشعار و... در مناسبت‌های مذهبی

برای ورود به کانال حسینیه مجازی مکتب‌الشهدا بر روی تصویر زیر کلیک کنید


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۶ ، ۰۹:۰۰
مکتب الشهداء


مادر یکی از شهدای غواص تازه تفحص شده، با نام منوچهر تنگسیری نامه ای را خطاب به رهبر انقلاب نوشته است که متن کامل آن چنین است.



محضر مبارک رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای

سلام علیکم

پس از 29 سال فراق فرزند 14 ساله‌ام، امروز او را در آغوش گرفته و آرامش یافتم ولی آنچه مرا آرامش حقیقی داد پیام معظم له بود که نشان از سربلندی و افتخار آفرینی پاره تنم بود که در برهه‌ی حساس کنونی بار دیگر به یاری مولا و سرور و ولی امر خویش شتافت.

رهبر عزیزم خبر بازگشت منوچهرم مرا ناراحت نکرد بلکه مرا عزت و افتخار دیگر داد. آنچه قلب مرا ناراحت و رنجور می کند تنهایی ولی امر مسلمین جهان است که حاضرم در راه شما و اعتلای اسلام ناب محمدی خود و فرزندان دیگرم را فدا کنم. آقا و سرور ما، ما هیچ وقت نخواهیم گذاشت خواب بازگشت آمریکای جنایت کار و مستکبرین عالم برای بزدلان و دنیا پرستان تحقق یابد و نخواهیم گذاشت حوادث تلخ 68 و جام زهر دیگر، دیگر بار تکرار گردد.

همیشه این صحبت فرزندم در گوشم طنین است که در مقابل مستکبرین عالم باید همانند اباعبدالله الحسین(ع) و فرزندان شهیدش جان فشانی کرد و در راه اعتلای انقلاب اسلامی و دفاع از انقلاب قیام کرد. برای عزت و سربلندی شما و ذلت و خواری بدخواهان شما دعا می‌کنم و از شما می‌خواهم ما را از دعای خیر خود بی نصیب نفرمایید.

فاطمه کارساز . مادر غواص شهید منوچهر تنگسیری



شهید غواص منوچهر تنگسیری، در تاریخ چهارم دی ماه سال 1365 در عملیات کربلای 4 و جزیره سهیل به شهادت رسید و پیکر پاکش بعد از 29 سال غربت و بی نشانی شناسایی و به وطن بازگشت.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ شهریور ۹۴ ، ۱۳:۰۸
مکتب الشهداء

شهدای گمنام سلام خوش آمدید روسفیدمان کردید


خوش آمدید از کجا می آیید نمی دانم ؟ ولی می دانم آمدنتان بی دلیل نیست آمده اید تا هوشیاریمان را بیشتر کنید تا بیدار شویم همین امروزی که با شما هستیم گریه امانمان را بریده و لب به افسوس باز شده است .می شود برای همیشه بمانید. امروز خوشحالیم وبه خود می بالیم چرا که ما اینجا به وجود شما نیازداشتیم تااز شما مدد بگیریم و بتوانیم راهتان را استوار تر از همیشه ادامه دهیم وهر وقت دلمان از نامرادی روزگار گرفت بیاییم پیش شما وشما سنگ صبور ما باشید که سا لها آرزوی دیدارتان را داشتیم برادرانی که از شهر ما به جبهه حق علیه باطل رفتند همه به شهرمان برنگشتند  به ما گفتند :مفقود شده اند ولی ما چشم به راهشان وهمیشه با مادرانشان همدردی می کردیم وهر وقت می شنیدیم شهیدی می آید به دنبا ل اسمش بودیم ولی امروز که آمده اید دیگر اسم نمی خواهیم چون شاید آنها مثل شما به شهرهای دیگر رفته اند تا  حرفهای ناگفته خود را مثل شما بگویند وما را از خواب بیدار کنند  ورسالتشان را تکمیل نمایند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ خرداد ۹۴ ، ۰۸:۲۷
مکتب الشهداء


جنگ که تمام شد و آب ها از آسیاب افتاد همه برگشتند به خانه‌هایشان. اما عده ای تحمل شهری را که زمانی دوستان شهیدشان در آن جلوی چشم‌هایشان قدم می زدند نداشتند، ماندند تا پیکر شهدا را از دل خاک جنوب بیرون بکشند و آنها را برسانند به دست پدر و مادرشان. همان جگرگوشه هایی که برخی‌شان پس از سالها از اتمام جنگ غریبانه زیر آفتاب داغ جنوب مانده‌اند و مادرانشان در سوگ آنها با قبر های خالی درد دل می‌کنند.
همان پسرانی که چشم مادر و پدرشان به در دوخته شد تا حتی اگر شده استخوانی از یک بند انگشتشان بیاید تا دلشان قرار بگیرد اما خیلی‌هایشان آرزو به دل ماندند چشم انتظار دنیا را وداع گفتند.

بچه های تفحص همان ها که در جنوب به دنبال طلای وجود شهدا می‌گردند خود گمنامانی هستند که خاک ها را زیر و رو می‌کنند تا چشمی از در برداشته شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ فروردين ۹۴ ، ۱۱:۵۶
مکتب الشهداء